سایه غول های اروپایی بر صنعت مریض خودروسازی امریکا
میهن صنعت : کابوس خودروسازان امریکایی زمانی به اوج رسید که دولت در سال 2008 با رکود اقتصادی مواجه شد و غول های خودروسازی امریکا جی ام و کرایسلر در سال 2009 برشکسته شدند و اتحادیه مجبور شد امتیازاتی بدهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، در سال 1979 اتحادیه اتومبیل سازان امریکا UAW بیش از یک و نیم میلیون عضو داشت و از بین 10 برند برتر خودرو سازی 9 عدد از آنها امریکایی بودند. تویوتا کرولا در مقام هشتم قرار داشت و این اولین بار بود که یک برند خارجی در امریکا جز 10 برند برتر اتوموبیل سازی وارد می شد. امروز اما تعداد اعضای این اتحادیه نزدیک به 400 هزار عضو است و همه ی این اعضا نیز کارگر صنعت اتوموبیل سازی نیستند. طی سال ها اعضای جدید از بین مزارع، کازینو ها و حتی در دانشگاه ها به این اتحادیه پیوسته اند و جالب تر آنکه از بین 10 برند پرفروش اتوموبیل امریکا 7 تای آن خارجی است.
امریکایی ها حالا نه تنها خودرو های خارجی را می خرند، بلکه آن ها را خود می سازند؛ سال گذشته از 15 تولید کننده اصلی امریکا 7 عدد از آن ها کارخانجات مونتاژ متعلق به خارجی ها بوده است. هرچند که اتحادیه خودروسازی امریکا موفق شده است برخی قطعه سازان خارجی را متحد کند ( از جمله شرکت های فاورسیا و زد اف که یک شرکت فرانسوی و آلمانی تامین کننده ی قطعات مرسدس در ایالت آلابامای امریکا هستند ) اما در نظم دادن کارگرهای شرکت های خودروسازی شکست خورده است. تلاش این اتحادیه برای ورود به شرکت نیسان در ایالت تنسی و میسی سی پی در سال های اخیر با شکست مواجه شد و حالا این اتحادیه تمرکزش را بر روی خودرو سازان آلمانی متمرکز کرده است: مرسدس و به ویژه فولکس واگن.
این اتحادیه در شعبه ایالت چاتانوگا شرکت فولکس واگن با پشتیبانی شرکت آی جی متال که نماینده کارگران این شرکت در آلمان است قصد دارد انجمن کارگران را تشکیل دهد. در قانون آلمان ( و بیشتر اتحادیه اروپا ) کارخانجات در چنین سطحی از قوانین اتحادیه های کارگری مستثنی هستند؛ آنها نمی توانند تحصن کنند، و عضویت آن ها در اتحادیه نیز محدود به کارخانه ای است که در آن کار می کنند؛ روابط این اتحادیه ها با مدیریت کارخانجات در اروپا نیز بسیار صمیمانه تر نسبت به امریکا پیش می رود. اما اتحادیه خودرو سازان امریکا که از ارائه نظر در رابطه با این مقاله امتناع کرد، اتحادیه های اروپایی را قدمی به سمت تصدیق اتحادیه شرطی می داند.
موقعیت انجمن های کارگری در قانون امریکا خیلی نا مشخص است؛ به ویژه اینکه یک شرکت بدون داشتن اتحادیه یک انجمن کارگری داشته باشد. مدیران قانوناً از کمک رساندن به اتحادیه های کارگری منع شده اند و انجمن روابط کارگری ملی تلاش داشته است تا بر این ممنوعیت تأکید کند. اگر فولکس واگن تصمیم جدی برای ایجاد چنین انجمن کارگری بگیرد، یکی از راه های راضی کردن قانون این است که یک اتحادیه بیرونی را به عنوان نماینده کارگران خود معرفی کند و این راهی برای ورود اتحادیه خودرو سازی امریکا به عرصه است.
اینکه اغلب شرکت های خارجی در ایالت های جنوبی امریکا کار می کنند اصلا اتفاقی نیست. چرا که در دیگر ایالت ها که سیاست های سخت گیرانه ایجاد شده که کارگران را مجبور میکند که فقط به یک اتحادیه محلی بپیوندند و این امر سبب می شود که اتحادیه تأثیرگزار نباشد حتی اگر در این کارخانجات محدود، یکسری نیروی کار به خدمت گرفته باشند. اما باب کینگ رئیس اتحادیه خودرو سازان امریکا تأکید می کند که این اتحادیه باید به تلاش خود برای سازمان دادن به شرکت های مونتاژ خارجی داخل امریکا ادامه دهند چرا که در غیر این صورت این شرکت ها آینده ای در امریکا نخواهند داشت.
وقتی خودروسازان خارجی وارد عرصه شدند، اتحادیه خودروسازان امریکا قدرت لازم برای وادار ساختن آنها به پرداخت دست مزد ها به میزانی که با غول خودروسازی امریکا در دیترویت توافق کرده بود، را داشت. اما با افزایش مشاغل در شرکت های خارجی همچنان که این شرکت ها بزرگ می شدند، نیروی کار دیترویت اشتیاق خود را از دست داد و اتحادیه قدرت خود را در تنظیم قیمت ها از دست داد. از آنجا که زندگی در ایالت های جنوبی امریکا هزینه کمتری دارد، خودروسازان خارجی هزینه کمتری نسبت به خودروسازان امریکایی صرف می کردند با این حال خودروسازان امریکایی باز هم نیروی جدید کار مشتاق پیدا می کنند.
کابوس خودروسازان امریکایی زمانی به اوج رسید که دولت در سال 2008 با رکود اقتصادی مواجه شد و غول های خودروسازی امریکا جی ام و کرایسلر در سال 2009 برشکسته شدند و اتحادیه مجبور شد امتیازاتی بدهد، از جمله پرداخت دستمزد کمتر به کارگران "دست 2" در کارخانجات دیترویت. حالا به گفته ی کریستین دزیچک، محقق مرکز تحقیقات خودروسازی در میچیگان، متوسط پرداخت در کاخانجات امریکایی و خارجی کم و بیش یکسان شده است و به 27 دلار در ساعت رسیده است ولی این در حالی است که کارخانجات امریکا مسئولیت عظیمی برای پرداخت حقوق بازنشستگی به عهده دارند که میراث مذاکرات قدرت های پیشین اتحادیه اتوموبیل سازی این کشور است؛ مثلا شرکت جی ام در مقابل هر نیروی کار فعال 10 نیروی بازنشسته دارد که بهای کلی نیروی کار را به 78 دلار در ساعت برای هر کارگر می رساند که این میزان برای شرکت های خودروسازی خارجی نزدیک به 55 دلار است.
هم اکنون به نظر می رسد که شرکت فولکس واگن و اتحادیه خودروسازان داخلی به نحوی در حال دور زدن محتاطانه ی یکدیگر هستند. اسکات ویلسون یکی از سخنگویان شرکت فولکس واگن می گوید این شرکت در حال کار بر روی مدل ابداعی جدیدی برای نمایندگی حقوق کارگران است که بر اساس یک تجربه مثبت در آلمان ایجاد شده است؛ که این مدل چه یک انجمن کارگری باشد یا هرچیز دیگر هنوز نامشخص است.
هر دو ایالت تنسی و آلاباما در ایالات متحده امریکا جمهوری خواهانی دارد که مخالفت خود را با متحد شدن شرکت های خودروسازی اکیدا اعلام کرده اند. اما تلاش اتحادیه خودروسازان این کشور برای به خدمت گرفتن کارگران مرسدس و فولکس واگن شاید بهترین راه برای وارد شدن به این شرکت های خارجی باشد. مدیران فولکس واگن شاید حیله گر باشند اما به طور آشکار خاصمانه برخورد نمی کنند. همچنین اتحادیه نیز بیشتر به طرف همکاری و گشادگی تمایل دارد تا تحصن و به زانو درآوردن مدیران چرا که می داند اگر نتیجه ای نباشد از راه خصومت نیز نخواهد بود.
منبع: اکونومیست
مترجم: سیدمحمد میرزامحمدزاده