محسن خلیلی عراقی
محسن خلیلی عراقی" اسطوره صنعت ایران ومردی که همه به احترام 60سال کارآفرینی ومدیریتش می ایستند وتکریمش می کنند،.او همواره یکی از فعال ترین اعضای هیات نمایندگان تهران و بنیان گذار شرکت بوتان واسطوره صنعت ایران است.
محمدعلی فروغی داشت کتاب "اصول ثروت ملل"را ترجمه می کرد.میرزا ملکم خان ،صنیع الدوله ،حاج حسین کازرونی،امین الضرب وجمال الدین کاشانی مشغول مطالعه وتحصیل وتحقیق بودند ومشروطه ومشروطیت داشت به نتیجه می رسید که "محمود خلیلی عراقی" متولد شد.آن روزها مردم روحیه آزادی خواهی داشتند وسیاست بازاری پررونق داشت وآن چه کم در نظرمی آمد،روحیه کارآفرینی بود وبی علاقگی مردم به جنس ایرانی.درهمین روزها وشب های پرفراز وپرنشیب،نوزاده ای چشم گشود که بعدها اورا بنیان گذار صنعت گازمایع ایران لقب دادند.محمود خلیلی عراقی که درخانواده ای فرهیخته به دنیا آمده بود،کودکی اش را درکوچه وخیابان های تهران پشت سرگذاشت وپس ازآن به درس خواندن مشغول شد. پس از فراغت از تحصیل از مدرسه دارالمعلمین با درجه ممتاز به مدت دو سال در همان مدرسه به تدریس فیزیک و ریاضیات پرداخت. او دوسال تدریس کرد وخاک گچ بر شانه وصورت نشانداما پس ازآن تولید وصنعت پیشه کرد وآچار وروغن را برتخته وگچ ترجیح داد.آغاز کسب وکار خصوصی مرد جوان، ایجاد كارگاه تعمیر ماشین آلات در خیابان چراغ گاز تهران بود. جایی که پیش ازاو، حاج محمد حسین کمپانی،چراغ گاز را به آن جا برده بود.خلیلی اگرچه معلمی را دوست داشت اما با کار وبازار بیشتر میانه داشت. ماندنش درچراغ گاز وشهرتش به عنوان کاسبی مطمئن ومهارتش در بازوبسته کردن ماشین آلات منجر به پیشنهادی تازه به او شد.پیشنهادی که زندگی اورا دگرون کرد.او در سال 1317 به ریاست اداره برق تهران منصوب شد و در همین دوران اولین كارخانه برق دولتی راه اندازی كرد.محمود خلیلی عراقی مدتی دراین سمت،خانه وکاشانه مردم را روشن نگه داشت تا اینکه سفری به خوزستان،هم زندگی او را زیر و رو کرد وهم زندگی مردم ایران را. محمود خلیلی در سال 1329 در سفری به استان خوزستان متوجه شد كه یكی از فرآورده های پرارزش نفت، یعنی گاز مایع، بدون استفاده سوزانده می شود.ملی شدن صنعت نفت در سال 1330 فرصت مناسبی پدید آورد كه او به آرزوی چند ساله خود جامه عمل بپوشاند.درهمین سال،فرزند ارشدش،محسن خلیلی موفق شد از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شود وچه فرصتی بهترازاین که پدر،با کمک پسرتحصیل کرده اش،رویاهایش را جامه عمل بپوشاند.این گونه بود که محمود خلیلی در سال 1330 به اتفاق فرزندش به آمریكا و اروپا سفر كرد و با تحولات صنعت گاز مایع آشنا شد و مقدمات تأسیس شركت بوتان را فراهم آورد. تا زمانی كه محمود ومحسن خلیلی، شركت بوتان را برای عرضه گاز مایع تاسیس نكرده بودند، گاز کشوربیهوده می سوخت و به هدر می رفت. در سال 1333، با همراهی مهندس محسن خلیلی واحد كوچكی برای تولید نسل اول محصولات گاز سوز و سیلندرهای گاز شكل گرفت كه به سرعت توسعه یافت، ده سال بعد، شركت مستقل صنعتی بوتان اولین و بزرگترین تولیدكننده لوازم گازسوز و سیلندر گاز در ایران به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
· گذار ازدولت به بخش خصوصی
· هرچند محمود خلیلی درهمان دوران که علی اکبر داور،دولت را موتور محرک اقتصاد می دانست وبسیار زودتر از دیگر دولت ها،درحال تاسیس شرکت های دولتی بود،امامحمود خلیلی عراقی به موقع متوجه شد که راه حل نهایی در ایجاد وتاسیس تولید وصنعت وابسته به بخش خصوصی است.به این ترتیب او را باید یکی از نخستین مدیران دولتی دانست که درمیانه های عمرمدیریت،راه بخش خصوصی را درپیش گرفت.او یكی از كارآفرینان بود كه پس از تجربه كار در دولت به بخش خصوصی آمد و شركت حفاری را برای رساندن آب به مزارع و روستاها تاسیس و در آن سرمایه گذاری كرد.درهمین دوران که اندیشه های ناسیونالیستی تقویت شده بود وزمینه رقابت با سرمایه گذاران خارجی به وجود امده بود،محمود خلیلی عراقی به قوام السلطنه نامه ای نوشت وبه بی عدالتی نسبت به سرمایه گذاران داخلی نسبت به سرمایه گذاران خارجی انتقاد کرد.اوکه مطلع شده بود
· » هرچند محمود خلیلی درهمان دوران که علی اکبر داور،دولت را موتور محرک اقتصاد می دانست وبسیار زودتر از دیگر دولت ها،درحال تاسیس شرکت های دولتی بود،امامحمود خلیلی عراقی به موقع متوجه شد که راه حل نهایی در ایجاد وتاسیس تولید وصنعت وابسته به بخش خصوصی است.
· شركت نفت ایران و انگلیس قصد دارد برای تامین مصارف سیمان خود در یكی از نقاط تحت نفوذ خود در خلیج فارس با سرمایه ساكنان آن، كارخانه سیمان تاسیس كند،نامه ای به قوام السلطنه، نخست وزیر وقت نوشت و یادآور شد: «… تاسیس كارخانه سیمان در خوزستان از هر جهت به نفع صاحبان سرمایه و كارگران ایرانی است و لازمه انصاف و عدالت نیز این است كه اگر قرار است شركت نفت لوازمی از انگلستان یا هندوستان تهیه كند و تهیه آن در داخل مقدور باشد، به موسسه های ایرانی مراجعه كند…».منظورمحمود خلیلی عراقی برای تقویت سرمایه گذاری داخلی تامین نشد اما او همچنان دراین اندیشه بود که با توان وانرژی داخلی،صنعت وتولید ایجاد کند.برای تحقق این آرزو،چندسال زمان نیاز بود تا ایرانیان به رهبری محمد مصدق،نفت را ملی کنند.ملی شدن نفت وفارغ التحصیلی فرزند،دو اتفاق مثبت برای محمود خلیلی عراقی بود چه آن که اولی،زمینه را برای فعالیت های اقتصادی اش فراهم ساخت ودومی تکیه گاه بزرگی شد برای تحقق رویا هایش.محمود خلیلی پس ازآن که به کشورهای مختلف سفر کرد وایده های زیادی در مورد راه اندازی کارخانه اش به دست آورد،پس از مجادهدت های فراوان موفق به جلب نظر دولت برای احداث کارخانه اش شد.کار او آن قدر بزرگ بود ومشقت به دنبال داشت که مهندس مهدی بازرگان درکتابش از او یاد کرد . مهندس مهدی بازرگان در كتاب «شصت سال خدمت و مقاومت» در این باره می نویسد: «یادم می آید خلیلی چقدر با مسوولان شركت ملی نفت در زمان كنسرسیوم كلنجار رفت تا گردنشان بگذارد گازهایی را كه هدر داده و می سوزانند، تصفیه كرده و بوتان و پروپان آن را در تانكرهای تحت فشار به ایشان بفروشند و گاز نفت در ایران توزیع شود. سپس برای اینكه مصرف گاز آشپزخانه ها به صورت صنعت ملی درآید، به موازات ساختن انبار و تهیه وسایل و كامیون های توزیع گاز، اقدام به ایجاد كارخانه كپسول سازی و تولید اجاق فر و غیره كرد … اجاق و فرهایی كه آشپزخانه های تهران و شهرستان ها را تسخیر كرد و عامل ایجاد 6-5 شركت تولید و توزیع گاز شد…» محمود و محسن خلیلی پس از بازگشت از سفر در 18/5/1332 شركت بوتان با مسوولیت محدود را در اداره ثبت شركت ها به ثبت رساندند.
· بوتان شعله ور شد
· محمود خلیلی، اسفندیار یگانگی و محسن خلیلی موسسان شركت بوتان بودند. در 4/7/1332 خلیلی نامه ای به شركت ملی نفت ایران نوشت و تقاضای دریافت اطلاعات از طرز تحویل گاز به شركت بوتان و بهای هر تن گاز شد. اولین محموله گاز مایع به صورت آزمایشی در 6/7/1332 دریافت و در 11/7/1332 بنا به درخواست محمود خلیلی، تحویل محسن خلیلی شد. در همان سال ها محلی برای شركت در خیابان سعدی اجاره و نمایشگاهی در كنار آن دایر شد و كار رونق پیدا كرد. مدیران شركت در 23/10/1333 نامه ای به آبتین، رییس اداره كل گمرك نوشته و خواستار كاهش تعرفه گمركی لوازم گازسوز شدند. در سال دوم تاسیس شركت بوتان، مردم به ویژه خانم ها با دیدن فرها و اجاق های گازسوز در خانه های دوستان و خویشان و آگاه شدن از مزیت های گاز برای خرید به بوتان مراجعه می كردند. خلیلی در 26/5/1338 طی نامه ای به شركت ملی نفت ایران 4خواسته از این شركت را یادآور شده كه انجام تبلیغات برای مصرف سوخت و آشنایی شهروندان یكی از آنها بود.در سال 1332 فقط یك تن گاز در ایران مصرف می شد كه این رقم در سال 1382 به 462هزار تن رسیده است.چند سال بعد بود كه محسن خلیلی پیشنهاد وسایل ساخت و وسایل گازسوز را به پدرش داد. محسن خلیلی باور داشت كه ساخت وسایل گازسوز باید هرچه زودتر در كشور آغاز شود. نخستین محصول این شركت آبگرمكن ایستاده 40گالنی با كنترل ترموستاتیك بود. در یك كارگاه كوچك كه برای این كار در نظر گرفته شده بود و به مررو ساخت اجاق های رومیزی و پلوپزهای یك تا 4شعله شروع شد و چندی بعد با همكاری مهندس محسن غفاری و استفاده از تكنیك های تازه لعاب كاری، تولیدات افزایش یافت. در سال 1343 شركت صنعتی بوتان سهامی خاص تاسیس شد. شركت بوتان به سرعت رشد و توسعه پیدا می كرد، پس باید راه های مناسب تری می یافتند تا به صنعتی كه شتاب پیدا می كرد، كمك شود. شركت بوتان در سال 1332 تا 1335 چون جاده ارتباطی آبادان به تهران بسیار بد بود، ناچار از طریق سرهم كردن وسایل باقی مانده از جنگ جهانی و تانك وارداتی از كشور آلمان موفق به ساخت نخستین تریلر به ظرفیت 12تن شد. عباس چمران كه در دانشكده فنی با محسن خلیلی دوست بود، در نصب تانك بر روی واگن و ایجاد ایستگاه تخلیه و بارگیری در خرمشهر و تپه سفید توفیق حاصل كردند.در سال 1343، شركت صنعتی بوتان به صورت شركت مستقل از شركت بوتان تاسیس شد.
· این چند سطر تنها گوشه ای از تلاش مضاعف مردانی است که نامشان به عنوان دو اسطوره دربخش خصوصی ایران به ثبت رسیده است.محمود خلیلی عراقی دیگر درمیان مانیست اما بیایید برای سلامتی محسن خلیلی عراقی دعا کنیم.
آلمان و در دوران رکود اقتصادی پس از جنگ جهانی اول سپری شد. او در همین دوران به خانوادهاش کمک میکرد که با استفاده از باقی ماندههای کیفهای ارتشی خود دمپایی درست کنند، ولی علاقه و اشتیاق او همیشه ورزش و به خصوص فوتبال بود. در سال 1920 ساخت کفشهای ورزشی را شروع کرد. او علاوه بر استفاده از تجربیات شخصیاش با تعداد زیادی پزشک، مربی ورزشی و کارشناس ورزشی هم مشورت میکرد و از همان ابتدا روی کارآیی هر کفش برای هر ورزش به خصوص تاکید داشت، بنابراین برای انواع گوناگون ورزش مثل دو، تنیس یا فوتبال، کفشهای متفاوتی طراحی کرد. در سال 1949 بود که آدیداس گروپ به عنوان یک شرکت به ثبت رسید.
· دسلر با نوآوریهای پیوسته و پایبندی به طراحی کفشهای مناسب برای ورزشهای مختلف، توانست آدیداس را پیشاپیش دیگران قرار دهد. مثلا در زمینه فوتبال دسلر متوجه شد که اگر زمین مرطوب باشد، کفشهای معمولی فوتبال کارآیی کافی ندارد، بنابراین به فکر افتاد که به کف کفشها، میخهای مخصوصی اضافه کند که به فوتبالیستها کنترل و دقت عمل بیشتری بدهد و با همین کفشهای جدید بود که تیم آلمان در جام جهانی 1954 به مقام قهرمانی رسید.
· درست مثل میخهای ته کفشهای فوتبال این دسلر بود که برای اولین بار آج ویژهای برای کفشهای مخصوص ورزش دو طراحی کرد که به واسطه آن دوندگان میتوانستند برای دویدن به دور محوطه کنترل بیشتری داشته باشند.
· هدف دیگر او این بود که کفشهایش از بهترین مواد اولیه، متناسب با نوع حرکت ساخته شوند و به همین دلیل روی انواع مواد اولیهای که ممکن بود برتری یا ویژگی خاصی داشته باشند، از جمله پوست کوسه ماهی و حتی چرم کانگورو، هزاران آزمایش انجام داد و نتیجه مهمترین اختراع او کفشهای ورزشی نایلونی بود.
· دسلر تنها یک مخترع موفق نبود، بلکه از شم اقتصادی قوی هم برخوردار بود. او میدانست که اگر قرار باشد آدیداس کفشهای کاملا متفاوت برای ورزشهای مختلف ارائه دهد، میباید در تمامی آنها یک عنصر مشترک وجود داشته باشد. بنابراین به فکر ساختن سه نوار در کناره کفشها افتاد؛ به طوری که هر کسی تنها با نگاه کردن به کفش بتواند تشخیص دهد که آنها آدیداس هستند. امروزه این سه نوار به عنوان لگوی شرکت آدیداس شناخته میشوند و دیگر کسی نیاز ندارد نام آدیداس را روی محصولات آن ببیند تا متوجه شود که این محصول را آدیداس تولید کرده است.
· امروز میراث دسلر هنوز به قوت خود باقی است و هنوز آدیداس تاکید زیادی روی جنبه کارآیی هر کدام از محصولاتش دارد (که در حال حاضر تمامی انواع پوشاک و کفشهای ورزشی را شامل میشود) و در عین حال بازار آدیداس دیگر محدود به ورزشکاران نیست. در واقع امروز آدیداس به همان اندازه که یک نام ورزشی است، در زمینه مد هم نام معتبری محسوب میشود. در حال حاضر آدیداس تلاش میکند که بین مد بودن کفشها و لباسهایش و کارآیی عملی و ورزشی آنها، تعادل برقرار کند و به جای اینکه سعی کند این موارد را درهم ادغام کند، برای تولیدات خود سه شاخه کارآیی ورزشی، میراث ورزشی و مد ورزشی را در نظر گرفته است. بخش کارآیی ورزشی، بر کارآیی و نوآوری متمرکز است، همان چیزی که آدیداس به واسطه آن معروف شده است. در بخش میراث ورزشی، آدیداس مدهای قدیمیتر را که حس و حال دوران مدرسه را القا میکند را به بازار میدهد و در بخش مد ورزشی، تولیدات آدیداس به طور مستقیم برای خریداران پیرو مد روز و با طراحی یوهیجی یاماموتو طراح معروف مد تهیه میشود. عمدهترین بخش آدیداس به بخش کارآیی ورزشی اختصاص دارد که 70 درصد کل فروش را شامل میشود. میراث ورزشی 25 درصد و مد ورزشی 5 درصد از بازار فروش آدیداس را تشکیل میدهند.
· پس از اینکه در دهه 80 دسلر پایهگذار آدیداس از دنیا رفت، کتی همسر او و فرزندانش اداره امور را بر عهده گرفتند. پس از آن در دهه 90، آدیداس تحت مدیریت اجرایی جدید خود یعنی لویس دریفوس دچار تحول شد و از تمرکز بر تولید و فروش به بازاریابی روی آورد. در زمینه بازاریابی آدیداس بر رخدادهای ورزشی تمرکز دارد. آدیداس اسپانسر رسمی جام جهانی فوتبال است و به طور انفرادی هم پشتیبان ستارگان ورزشی دنیا مثل دیوید بکهام (که به عنوان سخن گوی آدیداس با آنها یک قرارداد دائمی به مبلغ 161 میلیون دلار امضا کرده است) و ستاره بسکتبال آمریکا، تیم دانکن است. آدیداس در سال 1995 مانند بسیاری دیگر از برندهای موفق که ورود به دوران مدرن را با ارائه سهام در بازار بورس تجربه کردند، سهام خود را در بازار بورس فرانکفورت و پاریس عرضه کرد. در ادامه این روند مدرنسازی آدیداس به تعدادی ادغام و تصاحب دست زد که از آن جمله میتوان به خرید سالومون گروپ و سپس فروش آن و همچنین خرید تیلر مید و ریبوک اشاره کرد. ادغام آدیداس با ریبوک در سال 2006 را میتوان فصل جدیدی در تاریخ آدیداس دانست. ادغام این دو برند مطرح با یکدیگر به شرکت این فرصت را میدهد که با ایجاد ویژگیهای مکمل در این دو برند به بازار گستردهتری دست یابد و توانایی ارائه محصولات متنوعتری را به بازار داشته باشد.