میهن صنعت :

نفع سینمای دولتی به جیب عده‌ای خاص می‌رود/ خانه‌نشینی بزرگان سینما به دلیل عملکرد این سال‌های مدیران

میهن صنعت : در بخش پایانی نشست با عوامل فیلم "جا‌ب‌جا" درباره مدیریت کلان در سینما در سال‌های اخیر، خانه‌نشینی بزرگانی چون تقوایی، بیضایی و عیاری، ضررهایی که سینما از دولتی بودن آن می‌بیند و ... صحبت کردیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، سینمای کمدی این روزها به سختی می تواند مثل گذشته مخاطب را به سالن های سینما بکشاند. در این میان شاید بازیگران ستاره و چهره هم کمتر بتوانند به فروش فیلم ها کمک کنند. با این حال کمدی همچنان یکی از ژانرهای پرطرفدار مخاطبان و حتی فیلمسازان است. "جاب‌جا" نیز یکی از فیلم هایی است که در ژانر کمدی این روزها روی پرده سینماها است. شاید یکی از نقاط قوت این فیلم حضور بازیگرانی چون اکبر عبدی، مهران غفوریان، مهران رجبی، حمید لولایی و …. باشد و فیلمساز قصد داشته با کمک گرفتن از تکنیک جابجایی در این فیلم و خلق یک موقعیت طنز سومین فیلم بلند خود را در ژانر کمدی تجربه کند. 

دو فیلم قبلی علی توکل‌نیا در ژانر وحشت ساخته شده بود و خودش معتقد است در میان این سه فیلم "مدیوم" از کیفیت بالاتری نسبت به "نفرین" و "جاب‌جا" قرار دارد و البته بخشی از مشکلات فیلم "جاب‌جا" را به ممیزی هایی نسبت می دهد که باعث شد قسمت هایی از فیلم حذف شود و به داستان و حتی شخصیت پردازی ها لطمه بزند.

در این نشست علی توکل نیا کارگردان، حسن توکل نیا تهیه کننده، افسانه چهره آزاد و مهران رجبی دو بازیگر فیلم، حضور یافتند و به بحث درباره این فیلم، فیلمنامه ها و آثار کمدی و جریان فیلمسازی حال حاضر سینمای ایران پرداختند. در قسمت اول و دوم این گفتگو درباره چالش های تولید، ساخت و گرفتن پروانه نمایش و همچنین نبود فیلمنامه های مناسب در ژانر کمدی و از همه مهمتر نبود سیاست‌گذاری های مشخص در این زمینه بحث و به کیفیت پایین بسیاری از آثار کمدی تولید شده در سینما و تلویزیون اشاره شد. همچنین عوامل این فیلم از نبود تبلیغات و حمایت برای فیلم خود سخن گفتند.

کارگردان فیلم نیز در این نشست ها علی رغم پذیرفتن ضعف در شخصیت‌پردازی و قصه‌پردازی فیلم، آنها را به حذفیات فیلم در زمان ممیزی در ارشاد مرتبط دانست و معتقد است که هیچ گاه خودی و اهل این جناح و آن جناح نبوده که بتواند از روابط و باندبازی های موجود سود ببرد.

در قسمت سوم و پایانی این گفتگو فیلمساز به نبود سیاست های مشخص از طرف فارابی در حمایت از سینماگران اشاره و مطرح کرد که این بنیاد باید به جای فیلمسازی شرایط را برای فعالیت سینماگران مهیا کند و این انتقاد مطرح شد که فارابی با عناوینی مثل معناگرا، فاخر و … به بعضی بودجه های میلیاردی می دهد و میان سینماگران تبعیض قایل می شود. همچنین اینکه در شرایط بیمارگونه سینمای ایران سینماگران و تهیه کنندگان قدرتی برای فیلمسازی ندارند چون هیچ تضمینی برای بازگشت سرمایه آنها وجود ندارد و با این شرایط حتی فیلم های طنز و کمدی هم دیگر توفیق چندانی برای فروش ندارند. در آسیب شناسی کمدی ها نیز مطرح شد که در بسیاری از فیلمنامه ها به جای دیالوگ به بداهه پردازی کمدین ها وابسته‌اند و حتی نویسندگان گاهی به جای دیالوگ کاراکترهای فیلمنامه نقطه چین می‌گذارند.

بخش سوم و پایانی این نشست را می‌خوانید…

*جناب توکل‌نیا شما مسایل زیادی را در آسیب‌شناسی ساخت فیلم‌های سینمایی مطرح کردید؛ از نبود فیلمنامه‌های غنی گرفته تا حمایت نهادهای سینمایی. به نظر شما چه باید کرد که این مسایل موجود در سینما حل شود و ما بتوانیم به جایگاه مناسبی در این حوزه دست یابیم؟

علی توکل نیا: ببینید بخشی از این مساله به نهادهای مرتبط برمی گردد. فلسفه وجودی نهادهایی مثل بنیاد فارابی از زمان تاسیس، حمایت از سینما و سینماگر بود. فارابی آمد تا بازوی اجرایی ارشاد شود که به سینماگران کمک کند اما به تدریج برای فیلم‌ها عناوینی مانند معناگرا، فاخر و … درست کردند و بعضی از این طریق بودجه های میلیاردی گرفتند؛ فیلم‌هایی که پول کپی هایشان را هم به سینما بر نمی گرداند. در واقع کار فارابی فیلمسازی نیست بلکه باید از فیلمساز حمایت کند. این پول های هنگفتی که خرج فیلم ها می شود به سینما بر نمی گردد. این عجیب است که کسی نمی داند این هزینه ها کجا می روند و عجیب تر اینکه هیچ مدیری هم بازخواست نمی شود و مثلا کارنامه معاون سینمایی یا مدیر اداره نظارت و ارزشیابی را نگاه نمی کنند که چه کرده است که باعث شده عده‌ای دیگر کار نمی کنند و فیلم نمی سازند. مگر ما چند تا بهرام بیضایی، ناصر تقوایی یا کیانوش عیاری داریم؟

از طرف دیگر مطبوعات و روزنامه های سینمایی ما هم به رسالتشان عمل نمی‌کنند. اینها هم سینما را با چند نفر می‌شناسند که تعدادی انگشت‌شمار هستند و جالب اینکه در تمام تخصص ها صاحب نظرند. از اقتصاد سینما تا سالن‌سازی گرفته و حتی درباره هنر و انتخاب وزیر هم همان افراد صحبت می کنند اما وقتی به لشگرکشی می رسد یادشان می آید که حدود 4 یا 5 هزار عضو در سینما داریم. من امیدوارم که دولت جدید بتواند به این شرایط سینما سر و سامانی بدهد و گله و شکایت ها در این دولت جای خود را به دوستی ها و رفاقت ها بدهد. در میان سینماگران همدلی بیشتری ایجاد شود زیرا این اختلاف ها از همه بیشتر به بدنه سینما آسیب وارد می کند و تنها عده ای انگشت‌شمار هستند که این بحران ها را دوست دارند.

*یکی از مواردی که در فیلم‌های کمدی با آن روبرو هستیم استفاده بیش از حد بازیگران از دیالوگ ها و رفتارهای بداهه است. آقای رجبی شما چقدر در نقش خود در فیلم "جاب‌جا" از بداهه‌گویی و خلاقیت بهره گرفتید؟

 رجبی: هر نقشی زمانی خوب از آب در می آید که متعلق به خود بازیگر شود. اینگونه نیست که ما دیالوگ‌های فیلمنامه را به همان شکلی که هست بیان کنیم بلکه باید آنها را از آن خود کنیم. البته بازیگر باید کنترل هم بشود در غیر این صورت نقش، بازی و دیالوگ های ما همانی می شود که در فیلم های قبلی بازی کرده ایم. کارگردان باید این موارد را مدیریت کند البته برعکس این مورد هم اتفاق می افتد یعنی گاهی دیالوگ هایی برای ما می نویسند که بسیار لوده و فاقد ارزش های بیانی است که خود ما خجالت می کشیم آنها را بیان کنیم. درنهایت بداهه گویی زیاد خوب نیست اما بازیگری که بداهه گویی خوبی دارد و دیالوگ های فیلمنامه را از آن خود می کند به هدفش رسیده است.

من در فیلم "خانه پدری" ساخته کیانوش عیاری گاهی دیالوگ هایی را از خودم می گفتم که بعد ناراحت می شدم و از عیاری می خواستم که جلوی من را بگیرد اما او به من می گفت من حواسم هست تو کارت را انجام بده.

*چقدر ژانر طنز و فیلمنامه های طنز ما پتانسیل کار کردن دارند؟ بعضی از کمدین های ما می گویند فیلمنامه هایی که در این ژانر نوشته می شوند از غنای لازم برخوردار نیستند و خود آنها مجبورند با بداهه و جملات و بازی های کمیک، فیلم و سریال ها را پیش ببرند.

رجبی: من هنوز فیلمنامه ای را دارم که اسمش را نمی گویم، در این فیلمنامه به جای پرسوناژی که من باید برای آن دیالوگ می گفتم نقطه چین گذاشته شده بود. از کارگردان پرسیدم این سه خط نقطه چینی که گذاشته اید آیا توهین است؟ کارگردان به من گفت خیر، این قسمت را خالی گذاشته ایم که خودت هر چه بخواهی بگویی. این مثالی است تا بدانید که در مواردی ما اصلا در فیلمنامه، دیالوگ نداریم.

چهره آزاد: وقتی اندیشه ای در پشت بسیاری از این فیلمنامه ها قرار ندارد چطور می توان انتظاری از دیالوگ‌های مناسب داشت؟

*اما به نظر می رسد که کار طنز باید از مبنا و قصه محکمتری برخوردار باشد، چون در این ژانر احتمال بیشتری وجود دارد که کار از دست بازیگر و کارگردان در برود.

علی توکل‌نیا: ببینید ما همیشه می گوییم که فیلمنامه نداریم اما نکته مهمتر این است که موضوع نداریم و قصه ها تکراری هستند. جمله ای که مهران رجبی گفت، درست است. من از اولین کاری که کردم همیشه به بازیگرهایم گفته ام که دیالوگ باید متعلق به خودت باشد. این اتفاق گاهی رخ می دهد که وقتی فیلمنامه ملاک قرار نمی گیرد و به بداهه گویی بسنده می شود و مشکلاتی پیش می آید زیرا بعضی پاسخ های یک نقش در مواردی با نقش مقابلش هماهنگ نمی شود و بعد از تدوین دیالوگ های طرفین با بداهه گویی هایی که انجام داده اند به یکدیگر نمی‌خورد.

بازیگران می توانند بداهه داشته باشند، مخصوصا در فیلم های کمدی به لحاظ گفتاری و رفتاری این بداهه پردازی ها بسیار طبیعی است و بداهه بازیگران کمک شایانی به فیلم می کند اما باید هماهنگی این بداهه ها با نقش مقابل را هم در نظر گرفت.

* درباره فیلم "جا‌ب‌جا" برخی انتقادها از سوی نویسنده فیلمنامه هم مطرح شد که معتقد بود آنچه نوشته با آنچه به تصویر درآمده متفاوت است. این اتفاق چقدر رخ داد و آیا به دلیل همین بداهه‌پردازی‌ها بود؟

علی توکل‌نیا: آنچه که از طرف بابک ربیعی فیلمنامه نویس کار مطرح شد، گله نبود. زمانیکه ما را برای نقد فیلم به فرهنگسرای ارسباران دعوت کردند به خاطر کمبود جا نویسنده برای آمدن روی سن دعوت نشد. شاید این مساله باعث ناراحتی فیلمنامه‌نویس شد. از طرف دیگر در طول جلسه شخصی از تماشاگران به فیلمنامه نویس پرخاش کرد و این باعث شد که جلسه به هم بخورد و ما هم جلسه را ترک کردیم. بنابراین مساله میان فیلمنامه نویس و یکی از تماشاگران بود و تاکنون من با فیلمنامه نویس هیچ مشکلی نداشته ام. درباره آن جلسه هم باید بگویم که ما باید بتوانیم آستانه تحمل خود را بالا ببریم و با یکدیگر دیالوگ برقرار کنیم. در این کشور در سال حدود 70 یا 80 فیلم ساخته می شود طبیعی است که هیچ فیلمی صد درصد ایده آل نیست و می تواند نقد شود اما قرار نیست که کسی توهین کند یا صدایش را بالا ببرد مخصوصا کسی که پسوند فرهنگی را حمل می کند یا اسمش هنرمند است.

ایده و فیلمنامه "جاب‌جا" از بابک ربیعی بود و خود او بعد از بازنگری هایی فیلمنامه را کوتاه کرد. من به میزانی که هر فیلمسازی حق دارد تغییراتی را که لازم بود در فیلمنامه اعمال کردم با این حال تا الان هیچ مشکلی با فیلمنامه‌نویس نداشته ام. این بسیار امری طبیعی است که فیلمنامه در فرایند تولید و تبدیل به فیلم ممکن است تغییراتی برایش اتفاق بیفتد و دیالوگ ها عوض شود همانطور که حدود هشت دقیقه از فیلم در وزارت ارشاد حذف شد. خوشبختانه فیلم ما با یک گروه کاملا حرفه ای و صمیمی همراه بود.

چهره آزاد: بله، گروه ما بسیار صمیمی بود. من در یک صحنه ای سُر خوردم و آنقدر محکم زمین خوردم که فکر می کردم دستم شکسته است اما به طور معجزه آسایی اتفاقی برایم نیفتاد. همه اینها به خاطر همان انرژی مثبت و صمیمیتی است که در میان اعضای گروه وجود داشت. به طور مثال اکبر عبدی ساعت 4 صبح به گروه فیلمبرداری می پیوست و انرژی مثبت زیادی به گروه می داد.

 

*آقای رجبی فکر می کنید انتخاب بازیگران فیلم درست بود؟ اگر انتخابات بازیگران با شما بود ترکیب بازیگران را همین گونه می چیدید؟

رجبی: بله، انتخاب بازیگران به نظرم درست بود. بازیگران خوب و کارآزموده ای در این فیلم بودند البته نمی توان جواب همه سوالها را مثبت داد شاید اگر من قرار بود بازیگران را انتخاب کنم ترکیب دیگری از بازیگران را می چیدم به هر حال بر پایه تفکر هر شخصی ترکیب های متفاوتی پیش می آید. با این حال این سوال را باید از بازیگردان بپرسید.

 

*انتخاب خود شما برای این نقش چطور، مناسب بود؟

رجبی: فکر می کنم این گونه نقش ها به من شباهت دارد یعنی خلقم به گونه ای است که می توانم نقش یک آدم آب زیرکاه را بازی کنم.(می‌خندد)

چهره آزاد: به نظر من شما این ویژگی آب زیر کاه بودن را ندارید. اتفاقا تا به حال هم چنین نقش را بازی نکرده بودید.

علی توکل نیا: مهران رجبی آدم بسیار صبوری است.

رجبی: فکر می کنم نقشی که در فیلم "مارمولک" داشتم تا حدی به این نقش شبیه بود از این لحاظ که هر دو دنبال منافع خود هستند و می خواهند از فرصت ها استفاده کنند.

علی توکل نیا: شرایط فیلم به گونه ای است که نمی توان به طور صد درصد جواب داد. هر کس دیگری ممکن است به شیوه دیگری این فیلم را بسازد و حتما سبک آن با وجود افراد دیگر تفاوت می‌کرد.

رجبی: من در سریال "مثل هیچکس" قرار بود با ثریا قاسمی بازی کنم و صحنه هایی را هم با او گرفتیم اما خانم قاسمی تصادف کرد و این باعث شد که این نقش را پروانه معصومی بازی کند. انتخاب یک کاراکتر جدید برای یک نقش برای کارگردان بسیار سخت است اما گاهی پیش می آید و آن سریال هم در نهایت قابل قبول بود.

 

* آقای رجبی شما به عنوان یکی از بازیگران فیلم فکر می کنید چه نقاط ضعف و یا قوتی در فیلم مطرح بود که می‌توان به آنها اشاره کرد؟

رجبی: اولا باید گفت که این فیلم نسبت به زمان خودش بیات شده است دلیل آن هم این است که به موقع اکران نشد. اگر در زمان خودش اکران شده بود نقاط قوت بیشتری در این فیلم دیده می‌شد. این ضرری است که به فیلم وارد شده و نمی توان آن را نادیده گرفت. حتی اگر "خانه پدری" هم الان اکران شود شاید دیگر فایده ای نداشته باشد چون از زمان تولید آن هم زمان زیادی گذشته است. اما در مجموع معتقدم که "جاب‌جا" فیلم قابل قبول و قابل دفاعی بود.

توکل نیا: درباره انتخاب بازیگران باید بگویم که این کار کمی سخت بود اما اعضای گروه با ما همکاری کردند. به طور مثال ما به سختی به سراغ اکبر عبدی رفتیم چون در حال انجام چندین پروژه و سریال بود و ما حتی چند ماهی تولید فیلم را به خاطر عبدی عقب انداختیم تا بتواند به ما برسد. نفر بعدی که انتخاب شد و با او صحبت کردیم افسانه چهره آزاد بود برای کاراکتری که ته لهجه لری دارد اما چون فرزندانش در تهران به دنیا آمده اند با آنها تهرانی حرف می زند. در ابتدا فکر نمی کردیم که چهره آزاد این نقش را قبول کند اما او استقبال هم کرد.

 

*پس این چینش بازیگران فاصله چندانی با ذهنیت اولیه شما نداشت؟

توکل نیا: خیر، فاصله ای نداشت. ما از همان ابتدا نمی خواستیم که شخصیت های کلیشه ای انتخاب کنیم حتی مهران رجبی هم آن شخصیتی که در همه جا بازی می کند نبود. ما او را هم از همان ابتدا اننخاب کردیم.

رجبی: البته کیانوش عیاری در حال نوشتن سریالی است و دو سال است که به من می گوید هیچ کاری قبول نکن تا بتوانم در سریالش بازی کنم. با این حال من هر بیشتر کارها را قبول می کنم.

حسن توکل نیا: شما که پرکار هستید. من دوستی داشتم که 40 سال پیش نقش خوبی را بازی کرده بود و بعد کارگردان به او گفته بود دیگر هیچ نقشی را قبول نکن تا به تو یک نقش اول پیشنهاد شود و حالا او 40 سال است که برای بازی در یک نقش اول صبر کرده است.

 

*آقای رجبی! تا به حال برای شما پیش آمده است که نقش هایی که به شما پیشنهاد می شود آنقدر کلیشه و تکراری باشد که آنها را رد کنید.

رجبی: بله، قطعا از این موارد پیش می آید. به خاطر می آورم زمانی آنقدر نقش پلیس بازی می کردم که دیگر تبدیل به یک تیپ شده بودم.

 

*چرا بعضی از بازیگران ما در نقش ها و تیپ های طنز خود ثابت می شوند؟

رجبی: این یکی از آفت های بازیگران ما است که به یک تیپ تبدیل می شوند.

 

*فیلمنامه های ما هم به نوعی به کلیشه رسیده اند و حتی همین تکنیک جابجایی یکی از موقعیت هایی است که فراوان در کمدی ها از آن استفاده می شود.

علی توکل نیا: این به خاطر شرایط بیمارگونه سینمای ما است. این جمله در ایران یک شوخی است که گفته می شود سینمای صنعتی داریم. سینمای ما به خاطر تمام مشکلاتی که به آنها اشاره کردم بیمار شده است و کسی در آن جرات ریسک کردن ندارد. فیلمنامه نویس دوست دارد اولین فیلمنامه را که می نویسد بلافاصله سراغ دومین و سومین فیلمنامه برود و آنها را یکی یکی به فیلم تبدیل کند. فیلمساز هم همینطور. قرار نیست کارگردان فیلمی را بسازد و بعد آن را در خانه اش بگذارد. فیلمی که بیننده آن را نبیند شبیه کتابی است که در کتابخانه خاک می خورد. ولی می‌بینیم که این شرایط کار مستمر برای عوامل سینما فراهم نمی‌شود.

به خاطر این مشکلات و شرایط فعلی سینمای ایران کسی قدرت ریسک پذیری ندارد زیرا در این سینما بازگشت سرمایه تضمین نمی شود. تهیه کننده خصوصی خانه نشین شده است و سینما دارد دولتی می شود. تهیه کننده ای که به سفارش دولت فیلم می سازد همان ابتدا سودش را می گیرد و دستمزدش را بر می دارد و دیگر نگران اکران فیلم نیست. فیلمی را فرض کنید که 7 میلیارد هزینه آن شده است در تهران و شهرستان حدود 150 میلیون یا حتی کمتر می فروشد. چنین فیلمی را اگر یک تهیه کننده خصوصی ساخته بود الان یا گوشه زندان بود و یا خودکشی می کرد، اگر هم خودکشی نمی کرد طلبکاران او را می کشتند.

به نظر من فارابی بزرگترین ضربه را به سینمای ایران زد. وقتی سینما دولتی می شود این اتفاقات رخ می دهد و تنها عده محدودی در حوزه تولید سود می برند. مدیران باید در بخش خصوصی از فیلمسازان قابل قبول حمایت کنند که فیلمساز بتواند جریان ساز باشد و سلیقه مخاطب را تغییر دهد. نه اینکه مدیری 4 سال پشت میز بنشیند تا شرایط به خیر و سلامتی بگذرد و تنها دوستانش از او راضی باشند و تهیه کنندگان بدون تخصص و کارگردانانی که هیچ سابقه ای ندارند وارد سینما شوند.

حالا مدتی است که حتی فیلمهای کمدی و طنز هم نمی فروشند. بخشی از این مساله به افراط و تفریط های ما هم مربوط می شود یعنی اینکه مسئولان در سیاست گذاری ها گاهی به یکباره جلوی یک ژانر را سد می کنند و بعد آن را آزاد می کنند، یا مثلا بخشنامه می کنند که از کدام ژانر چند تا فیلم ساخته شود. ساخت فیلم با بخشنامه انجام نمی شود فیلمساز باید بدنبال چیزی برود که دغدغه اوست. همانطور که مدیران فرهنگی ما هم باید دغدغه سینما را داشته باشند اگر دغدغه سینما را نداشته باشند شرایط از این هم بدتر می شود.

*به عنوان آخرین سوال دوست دارم بدانم آخرین کار تصویری طنز که دوستان دیده‌اند چه بوده است؟

رجبی: تله‌فیلمی بود به نام "آقا مدیر" که خودم در آن بازی کردم. همچنین فیلم دیگری داشتم به نام "چهار صندلی" که در روز انتخابات پخش شد و قسمت طنزش هم این است که هنوز پولش را نگرفته ام.

حسن توکل نیا: آخرین فیلم طنزی که دیدم "جاب‌جا" بود با سیستم دیجیتال و در سینما به همراه مردم و احساس کردم مردم خیلی هم لذت بردند.

علی توکل نیا: باور کنید من هم همین فیلم را دیدم.

چهره آزاد: واقعیت این است که من هم آخرین بار "جاب‌جا" را با همسر و برادرم در سینما آزادی دیدم. برادرم هم به کارگردان تبریک گفت و بسیار خوشش آمده بود.

گفتگو از عطیه موذن

لینک کوتاه خبر: https://mihansanat.ir/?p=24967
برچسب‌ها :

دیدگاه شما

0 دیدگاه