قالیباف: شهرداری متولی آلودگی هوا نیست/ مشکل پول نیست، ساختار است
میهن صنعت: شهردار تهران با بیان اینکه شهرداری تهران متولی آلودگی هوا نیست گفت: مشکل اصلی در بحث آلودگی هوا ساختار است نه اعتبارات.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»،اولین بار خبرگزاری مهر بود که سال گذشته به موضوع بی آب ماندن سد مروک پرداخت، پروژه ای که علی رغم گذشت 10 سال از آغاز به کار آن همچنان در نقطه 95 درصدی پیشرفت فیزیکی متوقف مانده است تا هر روز بر ابهامات پیرامون آبگیری این سد افزوده شود.
موضوع آنجا جالب تر می شود که در خردادماه سالجاری در حرکتی قابل تامل با حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری وقت کار آبگیری این سد نیز انجام شد؛ سدی که همچنان در حسرت پر شدن باقی مانده است چرا که آبی برای پر شدن سد وجود ندارد.
و اما مشکل کار کجاست که مروک با صرف هزینه های میلیاردی احداث شده ولی آبی برای ذخیره پشت آن وجود ندارد؟ پاسخ این سوال به شاهکار متولیان امر در حوزه سدسازی و احداث دو سد بر روی رودخانه تیره بر می گردد تا سد کمال صالح استان مرکزی آب را به روی سد مروک لرستان ببندد.
رویارویی دو سد؛ "کمال صالح" آب را به روی "مروک" بست
سد كمال صالح استان مركزي در بالادست و سد مروك لرستان در پايين دست هر دو در يک حوضه آبريز و بر روي يک رودخانه به نام تيره از سرشاخه هاي دز قرار دارند. كل مساحت حوضه آبريز سد مروک كه حوضه آبريز سد كمال صالح نيز در داخل آن قرار مي گيرد برابر 962 كيلومتر مربع است كه از اين ميزان؛ حدود 673 كيلومتر مربع آن را سد كمال صالح به خود اختصاص داده و حدود 289 كيلومتر مربع آن مربوط به حوضه آبريز سد مروک است.
ماجرا از اين قرار است كه عمليات اجرايي سد سنگريزه اي مروک لرستان در سال 1382 در حدود 37 كيلومتري شمال غرب دورود و در بخش سيلاخور به كارفرمايي شركت آب منطقه اي لرستان با هدف ذخيره سازي سالانه 120 ميليون متر مكعب آب برای تأمين آب مورد نیاز حدود 10 هزار هكتار از اراضي دشت سيلاخور آغاز شد.
اين سد كه داراي ارتفاعي معادل 67 متر از پي، عرض تاج 12 و طول تاج آن برابر 451 متر است؛ قرار بود که بزرگترين سد خاكي استان لرستان باشد که البته این گونه نشد.
سد مروک در استان لرستان طی خرداد ماه سالجاری با حضور رئیس جمهوری آبگیری شد و البته همچنان برای تکمیل به اعتباری بالغ بر 40 میلیارد تومان دیگر نیاز دارد و از دیگر سو علی رغم آبگیری همچنان آبی پشت سد جمع نشده است.
سدی که دیرتر شروع شد و زودتر تمام کرد
و اما دو سال بعد از شروع ساخت سد مروک؛ در سال 84 عمليات اجرايي سد سنگريزه اي كمال صالح نيز بر روي بخش علياي همان رودخانه تيره در فاصله حدود 74 كيلومتري جنوب غربي شهر اراك به كارفرمايي شركت آب منطقه اي استان مركزي با هدف تأمين آب شرب مورد نياز شهرهاي اراك؛ شازند و صنايع بزرگ منطقه براي افق 20 ساله – بدون هيچ اعتراض يا واكنشي از سوی مسئولان وقت لرستان – آغاز شد.
از مشخصات اين سد مي توان گفت ارتفاع آن از پي 80 متر؛ عرض تاج 12 متر؛ طول تاج 762 متر؛ حجم كل مخزن سد 110 ميليون متر مكعب؛ حجم مفيد آن 100 ميليون متر مكعب و آب تنظيمي سد معادل 65 ميليون متر مكعب در سال است. با تدبير مسئولان و نمايندگان استان مركزي و با تأمين به موقع بودجه و افزايش منابع پيمانكار و افزايش شيفت هاي كاري سرانجام پس از پنج سال تلاش بي وقفه؛ در آذرماه سال 88 این سد آبگيري و عمليات انتقال آب سد کمال صالح به بهار 89 موكول و در نهایت در ارديبهشت ماه سال 90 با حضور رئيس جمهوري این پروژه به طور رسمی افتتاح شد.
بزرگترین سد خاکی لرستان نصف شد!
حال با افتتاح و بهره برداري از سد كمال صالح اراک و برنامه ريزي مسئولين استان مركزي برای استفاده از آب این سد به نظر می رسد اهداف احداث سد مروک لرستان قابل تحقق نباشد.
در حالی سد كمال صالح اراک با تامين به موقع بودجه و افزايش منابع پيمانكار و شيفت هاي كاري دو سال بعد از سد مروک لرستان آغاز شد و پس از حدود پنج سال به بهره برداري رسيد؛ ولي سد مروك لرستان بعد از گذشت 10 سال هنوز خبري از تكميل آن نيست.
این در حالیست که با توجه به بدهي حدود 120 ميليارد توماني شركت آب منطقه اي لرستان به پيمانكاران و مشاورين طرح ها و پروژه ها و همچنين عدم تخصيص اعتبارات جديد در سال 92 با گذشت 9 ماه از سال؛ مشخص است كه به اين زوديها خبري از تكميل و افتتاح سد مروک به گوش نخواهد رسید.
نکته حائر توجه آنجاست که قبل از احداث سد كمال صالح اراک؛ حجم ذخيره سازي سالانه سد مروک در مراسم كلنگ زني 120 ميليون متر مكعب برای تأمين آب حدود 10 هزار هكتار اراضي كشاورزي دشت سيلاخور اعلام شده بود؛ ولي بعد از احداث و بهره برداري از سد كمال صالح، توسط مديران و مسئولين شركت آب منطقه اي لرستان اعلام شد كه حجم آبگيري و ذخيره سازي سد مروك به حدود 55 ميليون متر مكعب در سال کاهش يافته است؛ زيرا آب رودخانه تيره در بالادست؛ توسط سد كمال صالح مهار مي شود و آبی برای انتقال به پشت سد مروک باقی نمی ماند.
سد مروک چشم به راه آسمان باقی بماند
همچنین بر اساس آمارهاي موجود كل مساحت حوضه آبريز سد مروک و كمال صالح روي هم رفته معادل 962 كيلومتر مربع است كه حدود 673 كيلومتر مربع آن مربوط به سد كمال صالح و فقط 289 كيلومتر مربع آن مساحت بين حوضه اي و مربوط به سد مروک است كه مطابق نظر کارشناسان در بهترين شرايط بارندگيها؛ حداكثر رواناب بين حوضه اي دو سد كمال صالح و مروك به حدود 20 ميليون متر مكعب در سال مي رسد. حال اگر رقم 120 میلیون مترمکعب وعده داده شده برای سد مروک و رقم 20 میلیون مترمکعبی بارندگی ها – آن هم در صورت داشتن ترسالی – را با هم مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد چه فرصت سوزی عظیمی طی 10 سال گذشته در این بخش صورت گرفته است.
یادآور می شود که در سال آبي 92-91 كه ميزان بارندگيها نيز در حد نرمالي بود و در ابتداي بارندگيها آبگيري اوليه سد مروک انجام شد؛ كل حجم آبي كه در پشت سد ذخيره شد حدود 12 ميليون متر مكعب بوده كه از اين ميزان مطابق نظر کارشناسان حدود چهار ميليون متر مكعب حجم مرده حساب مي شود و قابل برداشت نيست.
با اين توصيف كل حجم ذخيره آب قابل برداشت سد مروک به هشت ميليون متر مكعب در سال مي رسد كه در خوشبینانه ترین حالت فقط مي تواند حدود 800 هكتار را تأمين آب كند.
این آمار روایت تلخ سدی است که قرار بود 120 میلیون مترمکعب آب ذخیره و 10 هزار هکتار از اراضی منطقه را آبیاری کند و امروز علی رغم هزینه های نزدیک به 100 میلیارد تومانی صورت گرفته برای این پروژه شاهد هستیم که این سد تنها شاهد هشت میلیون مترمکعب آب برای 800 هکتار زمین کشاورزی است.
خوش خیالی مسئولان لرستانی همچنان ادامه دارد
و اما گرهی که باید روزی با دست باز و از احداث سد کمال صالح در بالادست سد مروک جلوگیری می شد به دندان کشیده شد تا در جریان سفر مسئولان مختلف از جمله پرویز فتاح وزیر نیرو در سال 87 و قائم مقام وزیر نیرو در سال 91 به این موضوع پرداخته شود.
در جریان این سفرها مقرر شده بود که سالانه مقدار 30 ميليون متر مكعب حق آبه سد مروک لرستان از سد كمال صالح آزاد و رها سازي شود؛ که متأسفانه تاكنون هيچگونه اقدام و پيگيري برای گرفتن حداقل حق آبه لرستان از طرف مسئولين استان صورت نگرفته است. محمدرضا حاجیعبدالرزاق – به گزارش خبرگزاری فارس، "توافقنامه دوجانبه بین فیفا و سازمان محیط زیست ایران جهت امضا به سوئیس ارسال شد تا یوزپلنگ ایرانی یک گام تا جهش بر روی لباس تیم ملی ایران فاصله داشته باشد.
این توافقنامه چندی پیش، پس از ملاقات سپ بلاتر، رئیس فیفا با معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست ایران مبنی بر مساعدت فیفا برای حمایت از یوزپلنگ ایرانی که بر اساس گزارش واسطه فقط 70 قلاده از آن در ایران باقی مانده است، انجام و پس از تنظیم پیش نویس متن آن که توسط دبیرکلهای فیفا و فدراسیونهای فوتبال تهیه شده بود، جهت امضا به سوئیس ارسال شد.
این توافقنامه پس از امضای سپ بلاتر برای تأیید رئیس سازمان محیط زیست دوباره به ایران ارسال خواهد شد تا در آینده به عنوان سند فدراسیون جهانی فوتبال منتشر شود.
در این توافقنامه قرار شد فیفا جهت معرفی نماد یوزپلنگ و توجه جهانیان به حفظ این گونه ارزشمند، مساعدت لازم را به عمل بیاورد.
قبلا نیز چنین توافقنامههایی میان فیفا و فدراسیونهای چین و برزیل به منظور حفظ دو گونه جانوری دیگر امضا شده بود.
این گونه توافقات بر اساس اساسنامه فیفا که این فدراسیون را به انجام فعالیتهای اجتماعی تشویق میکند، انجام میشود."
خبر کوتاه بود و مفید و بدان معنا که پس از سالها حضور فوتبال ایران در سطح رقابتهای بینالمللی با نمادهای مختلف و البته غیر رسمی از جمله شیران پارسی و شاهزادگان پارسی امروز نوبت به یوزپلنگ ایرانی، این گونه در خطر انقراض رسیده است تا با خودنمایی روی لباس تیم ملی در جام جهانی 2014 برزیل تبدیل به نماد رسمی فوتبال ایران در این رقابتها شود، بنابراین در گزارشی مستند و روایی قصد داریم در گفت و گو با کارشناسان محیط زیست و دستاندرکاران این امر به چرایی این ماجرا پرداخته و ضمن بررسی اینکه این ایده از کجا شکل گرفت و مطرح شد تا امروز فقط یک گام تا اجرایی شدن فاصله داشته باشد، یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) را هم به طور کامل برای مخاطبان این گزارش معرفی کنیم: حمایت از حضور یوزپلنگ در جام جهانی فوتبال
در پی تلاش های گسترده فعالان محیط زیست برای استفاده از لوگوی یوزپلنگ آسیایی بر پیراهن تیم ملی فوتبال در جام جهانی 2014 برزیل انجمن یوزپلنگ ایرانی در تاریخ پنجم آبانماه امسال خطاب به صالحی امیری، وزیر وقت پیشنهادی ورزش و جوانان نامهای نوشت.
انجمن یوزپلنگ ایرانی به عنوان یک نهاد فعال و شناخته شده در حوزه حمایت و حفاظت از یوزپلنگ ایرانی با ارسال نامه ای به شرح زیر به سرپرست وقت وزارت ورزش و جوانان از تلاش آغاز شده توسط جمعی از فعالان محیط زیست، پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حمایت کرده و درخواست کرد لوگوی یوزپلنگ آسیایی بر پیراهن یا موارد تبلیغاتی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جام جهانی فوتبال 2014 برزیل نقش بندد.
"همانطور که مستحضرید، زمانی یوزپلنگ آسیایی در بخش وسیعی از قاره آسیا زندگی میکرد. کشورهایی چون عربستان، عراق، ایران، ترکمنستان، افغانستان و هندوستان زمانی میزبان یوزپلنگ آسیایی بودند. اما متاسفانه به دلیل شکار و تخریب زیستگاه، این دونده زیبا در تمام کشورهای آسیایی منقرض شده و اکنون تعداد بسیار اندکی از آنها تنها در کشور ما، ایران، باقیمانده است که متاسفانه در ایران هم رو به انقراض است. پیش از این، ببر مازندران و شیر ایرانی نیز در کشور ما منقرض شدهاند.
انجمن یوزپلنگ ایرانی یک تشکل زیست محیطی، غیر انتفاعی و مردم نهاد به شماره ثبت 13640 است که از سال 1380 تاکنون تلاش میکند در غالب فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، با کسب دانش در مورد یوزپلنگ، آموزش و فرهنگ سازی عمومی، به خصوص در جوامع محلی اطراف زیستگاه یوزپلنگ، به حفظ این جانور کمک کند.
در همین راستا و بدینوسیله، انجمن یوزپلنگ ایرانی حمایت خود را از نامه جناب آقای محمدعلی نجفی، رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در خصوص پیشنهاد جمعی از فعالان محیط زیست برای نقش بستن لوگوی یوزپلنگ آسیایی بر پیراهن یا موارد تبلیغاتی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جام جهانی فوتبال 2014 برزیل، اعلام میدارد. بدون شک ورزش فوتبال، یکی از پرمخاطب ترین موضوعات جامعه، حتی در دورافتاده ترین نقاط کشور است و اقدام فوق، نقش بسیار موثری در جهت فرهنگسازی برای حفاظت از سومین گربهسان نادر دنیا خواهد داشت. لذا خواهشمندیم با قبول این اقدام فرهنگی، گامی بلند برای حفاظت از تنوع زیستی کشورمان بردارید. پیشاپیش از دغدغه و بذل توجه جنابعالی سپاسگزاریم" سپ بلاتر، رئیس فدراسیون فوتبال ایران 15 آبانماه سال جاری در سفری دو روزه به منظور حضور در همایش علم و فوتبال و همچنین افتتاح دو همایش به ایران سفر کرد؛ سفری که هرچند طبق معمول در میان اهالی فوتبال با حرف و حدیثهایی هم همراه بود اما از سوی دیگر بهترین فرصت را نصیب مسئولان محیط زیست کرد تا به منظور رسیدن به اهداف خود در رایزنی با شخص اول فوتبال جهان برای حفظ یوزپلنگ ایرانی از خطر انقراض گامهای اساسی را بردارند.
بر همین اساس و برای دستیابی به این امر که با تغییرات برنامه رئیس فیفا همراه بود، وی صبح روز پنجشنبه شانزدهم آبانماه سال جاری با هیئت همراه خود به موزه تنوع زیستی محیط زیست رفت و از این مکان دیدن کرد؛ بازدیدی که اهدافی را دل خود نهان داشت و آن هم چیزی نبود جز گفت و گو و مذاکره با بلاتر برای اینکه بتوان وی را متقاعد کرد تا یوزپلنگ ایرانی در خطر انقراض به صورت رسمی از سوی فیفا به عنوان نماد تیم ملی در جام جهانی 2014 شناخته شود تا به این ترتیب اقدامات اساسی برای حفظ این گونه ارزشمند در این مقطع توسط فوتبالیها انجام شود.
*رئیس حضور یوزپلنگ روی لباس تیم ملی را تأیید کرد
به گزارش فارس، در همان روز بلاتر پس از حضور در موزه تنوع زیستی محیط زیست ایران در سخنانی ضمن ابراز خوشحالی دوباره از حضور در ایران پس از 12 سال اظهار داشت: اینجا تنها یک موزه تاریخی نیست بلکه یک موزه آموزشی است. 12 سال قبل هم به ایران آمده بودم اما این بار دید دیگری نسبت به محیط زیست و کشور ایران پیدا کردم.
وی همچنین تأکید کرد: من تیم ملی ایران را فقط ورزشی ندیدم آنها میتوانند در عملکرد خود مسائل مربوط به محیط زیست را هم دخیل کنند. در این موزه موضوعات خوبی از میراثهای محیط زیستی وجود داشت که حفاظت از آنها میتواند در کنار ورزش، نتایج خوبی را به همراه داشته باشد.
بلاتر در مورد اینکه ایران میخواهد از نماد یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی استفاده کند، تأکید کرد: ما از این موضوع استقبال میکنیم. خودم از نمایندگان چنین بحثی بودم و ارزش این کار را به خوبی میدانم. در بازار داغ بینالمللی استفاده از این موضوعات میتواند خیلی خوب باشد. اینکه بخواهید از نماد جانوری حتی در لباسها استفاده کنید مورد استقبال ما است. در این بازدید معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که بلاتر را همراهی میکرد در مورد حضور رئیس فیفا خاطرنشان کرد: ما در جهت همکاری سازمان محیط زیست با فدراسیون فوتبال این ملاقات را انجام دادیم و بر همین اساس بلاتر از موزهای واقع در پارک پردیسان بازدید کرد. از سالها قبل در کمیته بینالمللی المپیک کارگروه مشترک ورزش و سازمان محیط زیست تشکیل شده و به دنبال برقراری ارتباط مناسب بین فوتبال و محیط زیست هستیم.
وی ادامه داد: ما تلاش میکنیم تا بتوانیم از فوتبال به عنوان مسئلهای برای حفاظت از محیط زیست بهره ببریم با توجه به اینکه ما تلاش کردیم تا انقراض یوزپلنگ آسیایی متوقف شد در نظر داریم که نماد این جانور را روی لباس بازیکنان تیم ملی در جام جهانی استفاده کنیم. این جانور در خطر انقراض وجود داشت و ما اقداماتی انجام دادیم تا از این مسئله جلوگیری شود اما هنوز در معرض تهدید است و تلاش میکنیم که این موضوع به حد تعادل برسد.
ابتکار تأکید کرد: با فدراسیون فوتبال مذاکراتی انجام دادیم تا از لوگوی یوزپلنگ آسیایی استفاده کنند نمیدانم چقدر توافقات صورت گرفته اما امیدوارم که این موضوع نهایی شود، البته بلاتر هم از این موضوع استقبال کرد. امیدوارم در ادامه با فدراسیون فوتبال صحبت کرده و این موضوع نهایی شود و همه فوتبالیستها و علاقهمندان به حفظ گونهها توجه کنیم.
بلاتر هم از دیدن موزه تنوع زیستی خوشحال بود چرا که تنوع گونهها به صورت جهانی بود. او از این پیشنهاد خوشحال بود که به عنوان نماد ملی از یوزپلنگ آسیایی استفاده شود همچنین یک بحث جهانی داریم و پیشنهاد کردهایم که به صورت جهانی به یوزپلنگ آسیایی توجه شود که صحبتهای اولیه در این خصوص انجام شد.
در پایان این نشست رئیس سازمان محیط زیست 3 هدیه به بلاتر اهدا کرد. زیواریوم بلدرچین ایرانی، تابلوی یوزپلنگ آسیایی و اطلس مناطق حفاظت شده ایران هدایایی بودند که ابتکار به بلاتر اهدا کرد و در پایان بلاتر و ابتکار با تابلوی یوزپلنگ آسیایی عکس یادگاری انداختند. به گزارش فارس، یوزپلنگ یا یوز (نام علمی: Acinonyx jubatus)، جانوری مهرهدار و پستاندار از راستهٔ گوشتخواران، خانوادهٔ گربهسانان است. این جانور در گذشته در بیشتر مناطق آفریقا و گستره وسیعی از آسیای مرکزی و شبهقاره هند یافت میشد، اما امروزه با کاهش شدید جمعیت روبرو شدهاست. از میان دو زیرگونهٔ اصلی یوزپلنگ، یکی از زیرگونهها که با نام یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی شناخته میشود در خطر جدی انقراض است و تعداد کمی از آن در دشتهای مرکزی ایران به بقا ادامه میدهند.
بدن یوزپلنگ در چندین میلیون سال به گونهای پیشرفت پیدا کرده است که این جانور بتواند توانایی حرکت با تندی برابر با 110 کیلومتر در ساعت را داشته باشد. سرعت یوزپلنگ در عرض 3 ثانیه پس از شروع دویدن به صد کیلومتر در ساعت میرسد که از شتاب بسیاری از خودروهای مسابقهای نیز بیشتر است. اندام باریک، پاهای لاغر و بلند، قفسه سینهای کم پهنا ولی عمیق و جمجمهای کوچک، ظریف و گرد، یوز را به سریعترین جانور روی زمین تبدیل کردهاست.
این جانور به آسانی از دیگر گربهسانان تشخیصپذیر است و آن را نه تنها از روی خالهای روی بدن میتوان متمایز کرد، که بدن باریک و کشیده، سر کوچک، چشمهای بالا قرار گرفته و گوشهای کوچک و تا حدودی پهن شمایلی یکتا به او میدهند. طعمهٔ معمول یوزها آهوها (به ویژه آهوی تامسون)، ایمپالا، و دیگر پستانداران سمدار حداکثر تا 40 کیلوگرم وزن هستند. یک نر بالغ تنها هر چند روز یک بار شکار میکند اما مادههای دارای توله تقریباً هر روز به شکار میپردازند. در حالی که سایر گربهسانان شکارچیان شب هستند، یوزها عمدتاً روزها فعال بوده و اغلب در اوایل بامداد و غروب آفتاب به سراغ طعمههای خود میروند.
*جانداری در خطر انقراض
یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی (نام علمی: Acinonyx jubatus venaticus) یک زیرگونهٔ بهشدّت در معرض خطر انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود.
این جانور در مناطق بیابانی در سطح منطقه زندگی میکرد و سالهاست که نسل آن در معرض نابودی کلی قرار دارد. نتایج جدیدترین تحقیقات نشان میدهد که بین 70 تا 100 یوز پلنگ در چهار منطقه خوارتوران در شهرستان شاهرود، نایبندان در طبس و درهانجیر در بافق وجود داشته باشد. شهرستانهای زرند، نائین و جاجرم نیز نقاط دیگری است که احتمال حضور یوز در آنان میرود. این تخمین نتیجه نقشه برداری زمینی است که توسط بیش از 12000 دوربین دید در شب که در مکانهای مختلف کار گذاشته شده بود. همچنین در خرداد ماه سال 1391 در منطقه حفاظت شده درونه شهرستان بردسکن یک قلاده یوزپلنگ آسیایی مشاهده و تصویربرداری شد. یوزپلنگ زمانی در عربستان، هند، تمام ایران و مرکز آسیا، افغانستان و پاکستان محدود بود و در ایران و شبه قاره هند بسیار زیاد بود. یوزپلنگها تنها گربه سانانی هستند که میتوانند اهلی شده و برای شکار آموزش بینند. گفته شده امپراتور مغول هندوستان٬ اکبر شاه، حدود هزار قلاده یوزپلنگ در یک زمان داشتهاست. چیزی که در بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای ایرانی و هندی نشان داده شدهاست، محدودههایی برای نگهداری یوز پلنگ در تعداد زیاد است.
نگهداری این حیوان بسیار پیچیدهاست: به طور مثال میزان باروری این حیوان در اسارت بسیار پایین و نرخ مرگ و میر در میان تولههای این حیوان به علل ژنتیکی بسیار زیاد است و همچنین این حقیقت که ماده در این حیوان انتخاب کننده جفت است و نمیتوان دو یوز نر و ماده را در کنار هم گذاشت تا خودشان جفت شوند چون ممکن است با هم جفتگیری نکنند و ماده، نر را نپسندد. و این عوامل باعث شده میزان تولید مثل این حیوان در اسارت بسیار پایین باشد.
دانشمندان به یک حقیقتی در باره یوزها پی بردهاند و آن این است که بدن تمام یوزها از یک سیستم ایمنی کاملاً مشابه بهره میبرد و در واقع یک بیماری کشنده میتواند همه یوزها را به طور مشابه از پای در آورد و هیچ یوزی از آن جان سالم به در نبرد و این مشابهت در ژنهای ایمنی بدن به خاطر پیوند خوردن یوزها در 12000 سال پیش است که باعث شباهت ژنی آنها به همدیگر شده است. در واقع بوجود آمدن یک نمونه قوی در آینده غیرقابل پیش بینی است.
در گذشته، زیستگاه یوز پراکندگی وسیعی از شبه جزیره عربستان تا هندوستان و ترکمنستان داشته است، اما در قرن اخیر بر اساس اطلاعات موجود نسل یوز آسیایی جز در ایران در سایر کشورها منقرض شدهاست:
در ابتدای قرن 20 یوز در بسیاری از نواحی در آستانه انقراض قرار داشت و آخرین ادله عینی از یوز در هندوستان مربوط به سه عکس است که در سال 1947 گرفته شدهاست. در سال 1990 به نظر میرسد که یوز تنها در ایران باقی مانده باشد. در سال 1970 برآورد شده بود که 200 یوزپلنگ در ایران وجود دارند، اما اخیراً یک زیستشناس ایرانی تخمین زده است که تعداد یوزها در ایران بین 70 تا 100 قلاده باشد و از این تعداد نیز بیشترشان در بیابانهای مرکزی ایران و بقیه در نواحی خشک بین مرز ایران و پاکستان هستند. در مناطقی که یوزها زندگی میکنند محلیها گفتهاند که بیش از 15 سال است که آنها را ندیدهاند.
*زیستگاه یوزپلنگ
در حدود 2000 سال پیش یوزها در اکثر نقاط آسیا حضور داشتند اما الان منحصر به نواحی دور افتادهای در بیابانهای ایران شدهاند. یوزها در سرزمینهای باز و علفزارها، دشتهای کوچک، مناطق نیمه بیابانی و سایر مناطقی که میتوان در آن شکار یافت زندگی میکنند. یوز پلنگها را در ایران میتوان در مناطق کویری پیدا کرد که شامل قسمتهایی از استانهای کرمان، خراسان، سمنان، یزد و تهران و مرکزی میشود. همچنین احتمالاً یوزپلنگها در مناطق خشک بلوچستان پاکستان که هنوز شکار یافت میشود وجود دارند. زیستگاههای یوز در ایران به علت پیشروی بیابانها و تبدیل شدن بخشی از زمینهای زیستگاه به زمینهای کشاورزی و مسکونی شدن بخشی دیگر و همچنین از بین رفتن مراتع توسط دامهای اهلی و در نتیجه کاهش تعداد آهو و گوزن که از منابع غذایی یوزها هستند، کاهش یافتهاست.
یوز ماده مانند یوز نر محدوده خاصی را تصرف نمیکند و این به آن علت است که مادهها در میان زیستگاههای مختلف در حرکت هستند و این اهمیت حفظ زیستگاهها را گوشزد میکند. در ایران یوزها پیشتر در کویرها بودند اما به خاطر اینکه در بیابان توسط شکارچیان بسیار راحت شکار میشدند به مناطق مرتفعتر و نیمه کوهستانی پناه بردند و اکنون بیشتر در این نواحی و درهای خشک میان کوهها دیده میشوند. *چرا یوزپلنگ؟!
یوز کلمهایست فارسی که از دیرباز در اشاره به این حیوان بهکار میرفتهاست. یوز از بن مضارع یوزیدن به معنای جستن آمده است و بهجهت شباهت ظاهری این حیوان با پلنگ امروزه بیشتر با نام یوزپلنگ شناخته میشود.
چیتا واژهایست هندی که از واژه سانسکریت چیتراکا به معنی «خالخالی» وارد انگلیسی شده و گاهی در فارسی نیز بهکار میرود.
در زبانهای دیگر نامهای گوناگونی برای این حیوان بهکار رفتهاست. در زبان عربی یوز را «فهد» مینامند درحالیکه در افغانستان به آن «تازی پرنگ» (فارسی دری) و «تازی پلنگ» (پشتو) گفته میشود. در پاکستان نیز در زبان براهوئی به آن «یوز» گفته میشود. در زبان سواحیلی هم که در شرق آفریقا رایج است نام «دوما» را برای این جانور به کار میبرند.
*شکل ظاهری
یوزپلنگ سریعترین حیوان روی خشکی است و سرعتش میتواند به 110 کیلومتر در ساعت برسد اما تا چند صد متری بیشتر نمیتواند با این سرعت بدود. پوستی نخودی رنگ و با خالهای سیاه و گرد و کوچک دارد و موهایش زبر و کوتاهاست.
این حیوان اندامی کشیده دارد و اندازه بدن یک یوز بالغ 112 تا 135 سانتیمتر با دمی به اندازه 66 تا 84 سانتیمتر است و وزنش میتواند از 34 تا 54 کیلوگرم باشد. کلاً نرها بزرگتر از مادهها هستند. خطی به نام خط اشک از گوشه چشم این حیوان تا گوشه لبش امتداد یافتهاست که این خط در نوع ایرانی ضخیم تر از نوع آفریقایی است.
*تهدیدات
تغییرات زمینی تأثیرگذارترین عامل در اکوسیستم یوزپلنگ محسوب میشوند. آزار اذیت از طرف انسان، کاهش زیستگاهها و پراکنده شدن زیستگاهها، گسترش بیابانها و شکار منابع غذایی یوزپلنگها مثل غزالها و مخصوصا شکار حیوانات برای سرگرمی یا برای تجارت از علل کاهش نسل این حیوان بودهاست. بر طبق گزارش سازمان محیط زیست کشور این کاهش مخصوصا در بین سالهای 1988 تا 1991 بوده است.
اکنون یوزپلنگها در تعداد بسیار کم و در نواحی پراکنده زیست میکنند و این غلظت کم جمعیتی به خاطر کاهش جمعیت قوچ و آهو به علت از بین رفتن مراتع و همزمان با آن آزار و ادیت یوزها از سوی انسان هست.
از جمله دیگر عوامل تهدید کننده زیستگاه یوزپلنگها در ایران، احداث جاده از وسط منطقه حفاظت شده کوه بافق است که به رغم تلاشها هنوز این پروژه متوقف نشده است. پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، با همکاری برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحیط زیست در سال 2001 شروع به کار کرد. برای کار مطالعاتی و حفاظتی 5 منطقه انتخاب شد که گمان میرفت 80 درصد یوزهای ایران در آن مناطق پراکندهاند که از جمله آنها میتوان به پارک ملی توران، پارک ملی کویر در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههای حیاتوحش دره انجیر و نایبندان در استان یزد اشاره کرد.
*آمار موجود از یوز آسیایی
با اینکه آمار یوز آسیایی را در ایران گاهی بین 50 تا 60 قلاده و در کل، کمتر از 100 قلاده عنوان کردهاند، این اعداد را حدس کارشناسی میدانند. چرا که یوزپلنگ حیوانی به شدت مخفی کار و فراری از انسان است، به راحتی خود را در طبیعت استتار میکند و گستره زیستگاهش بسیار وسیع است. همه این عوامل دست به دست هم میدهند تا آمارگیری از این گونه کاری بسیار مشکل شود.
بهترین روش آمارگیری از یوز در ایران را استفاده از دوربین تلهای عنوان میکند. دوربینهای تلهای نوعی از دوربینهای اتوماتیک هستند که با عبور حیوان از جلوی چشمی دوربین، فاصلهای 15 متری را عکس میگیرند. در واقع این دوربینها حضور حیوان را هم بواسطه تغییر شدت نور دریافتی در لحظه عبور درمییابند و هم از روی درجه حرارت بدن حیوان.
ابتدا گذرگاههای یوز را از روی ردپای حیوان مشخص کرده، سپس دوربینهای تلهای را در آنجا کار گذاشته میشود. خالهای روی بدن یوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربهفرد است. بنابراین از روی عکسها، تعداد یوزها را در آن فاصله، مشخص کرده و با انجام کارهای آماری جمعیت یوز آن ناحیه را تخمین میزنند.
کار آماری انجام شده بر اساس تعداد یوزهای ثبت شده در زیستگاههای استان یزد برآورد 8 تا 12 یوز در این ایستگاهها را نشان میدهد و میتوان با حدود اطمینان 95٪ از حضور 9 تا 18 یوز در این منطقه سخن گفت. برآوردهای پیشین جمعیت 33 تا 48 پوزپلنگ را برای استان یزد تخمین میزد. جمعیت کل یوزپلنگ ایرانی نیز در برآوردهای قبلی در سال 1376، تعداد 50 تا 100، در سال 1383 جمعیت 50 تا 60 و در سال 1387 تعداد 70 تا 100 یوزپلنگ ایرانی تخمین زده شده بود.
پروژه برآورد جمعیت یوزپلنگ ایرانی در استان یزد از دی ماه 1390 تا فروردین ماه 1391 به همت پروژه حافظت از یوزپلنگ ایرانی، انجمن یوزپلنگ ایرانی و انجمن پنترا انجام شده و طی آن جمعا 100 دستگاه دوربین تلهای در زیستگاههای بافق، دره انجیر، آریز و سیاهکوه در این استان کار گذاشته شد و برای رسیدن به نتایج نهایی باید کار در زیستگاههای میاندشت، عباسآباد، نایبندان، راور، خارتوران و پارک ملی کویر نیز انجام شده و مجموع نتایج گردآوری شود.به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، محمدباقر قالیباف امشب در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با اشاره به اینکه پل صدر یکی از بزرگترین اقدامات مهندسی کشور است، گفت: یکی از برنامهها که در طرح جامع شهر تهران در شورای سوم به تصویب رسید تکمیل طرح جامع حملونقل تهران بود که باید در این طرح حلقههای بزرگراه شهر تکمیل شود.
وی افزود: با احداث پل صدر شرق و غرب شهر به هم متصل میشود و یکی از رینگ های بزرگراهی کلان شهر تهران تکمیل شد.
وی همچنین از تکمیل بزرگراه شهید باکری خبر داد و گفت: بزرگراه امام علی شمال و جنوب تهران را به هم وصل کرد.
قالیباف در خصوص ویژگیهای بزرگراه طبقاتی صدر گفت: این پل به صورت تک پایه است و طراحی آن جدید است و توسط مهندسین جوان ایرانی ساخته شده است.
وی اضافه کرد: بزرگراه صدر به طول 11 کیلومتر در 26 ماه و با طراحی جدیدی اجرا شد.
وی در خصوص ویژگیهای فنی این بزرگراه گفت: عمر بتن به کار رفته در این پروژه بسیار بالا است.
به اعتقاد شهردار تهران عمر مفید بزرگراه صدر بیش از 100 سال است.
قالیباف در ادامه اضافه کرد: در کارگاه پروژه صدر بیش از 5 هزار نفر مشغول به کار بودند اما با تدابیر انجام شده مسیر تردد شهروندان در حین اجرای پروژه بسته نشد.
شهردار تهران در خصوص کنترل پروژه صدر گفت: کنترل این پروژه بسیار دقیق بود و نظارت کار برعهده خودم بود و در طول اجرای پروژه هیچ چهارشنبهای نبود که از اذان صبح در این پروژه حضور نیابم. هر بازدید چندین ساعت طول میکشید و اگر کوچکترین اشکالی را میدیدیم حتماً برطرف میکردیم.
قالیباف تأکید کرد: ما قادر هر 45 تا 50 روز یک کیلومتر بزرگراه بسازیم و ظرفیت اجرای این کار در کشور وجود دارد.
به گفته شهردار تهران در روزهای اول ناگزیر بودیم که قالبهای پروژه را وارد کنیم ولی بعداً خودمان آن را در کشور تولید کردیم.
وی اضافه کرد: میانگین سنی مهندسی پروژه صدر 35 سال بوده است.
قالیباف در بخش دیگر سخنانش به موضوع تحریمها اشاره کرد و گفت: زمانی که این پروژه را آغاز کردیم بسیاری از دوستان توصیه کردند که ریسک نکنید و این کار را انجام ندهید چرا که اجرای این کار درست با آغاز تحریمها بود.
وی ادامه داد: البته 5 ماه پروژه تأخیر داشت که ما از شهروندان عذرخواهی میکنیم.
به گفته قالیباف تحریمها مشکلات خاصی دارد اما این تحریمها مانع از حرکت نشد.
وی با بیان اینکه یکی از اتفاقات خوب این است که دولت مذاکرات را پیش میبرد، گفت: با این مذاکرات دولت از افزایش بیشتر تحریمها جلوگیری کرده است. به اعتقاد شهردار تهران راه نهایی تکیه بر مردم است.
شهردار تهران تأکید کرد: طراحیهای صدر را یکی از شرکتهای بنام دنیا تأیید کرد و آنها تعجب کردند که مهندسین ما توانستند این کار را کنند.
وی در مورد آلودگی هوای تهران گفت: بنده و همه دستگاهها به نوعی نسبت به این موضوع وظیفه داریم این مهمترین دغدغه امروز کشور ما است امروز کاری مهمتر از رفع مشکل آلودگی هوا نیست.
به گفته قالیباف مهمتر از بحث اقتصاد، سلامت انسانها مهم است. چرخه اقتصاد، صنعت بچرخد ولی اگر نفس مردم دچار مشکل شود باید برای رفع آن توجه ویژهای کنیم لذا این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است.
به گفته وی اولین مشکل ما اعتبارات نیست اولین مشکل اشکالات ساختاری است اگر کسی که به این حرف من انتقاد دارد موضوع را در صداوسیما به بحث بگذارد.
قالیباف با طرح این سؤال که چه کسی مسئول آلودگی هوا است، گفت: من دهها دلیل میآورم که شهرداری مسئول نیست و دستگاههای دیگر هم دلیل میآورند باید بگویم که مشکل اول ساختار است، دومین مشکل مدیریت است و سومین مشکل اعتبارات است. اگر مشکل اول و دوم را حل کنیم مشکل سوم هم برطرف میشود.
وی با بیان اینکه کاری که چند صاحب داشته باشد، بیصاحب است، گفت: آلودگی هوا نیز به نوعی بیصاحب است.
شهردار تهران در بخش دیگر سخنانش اضافه کرد: مطمئنم با همدلی بین شهرداری و دولت وجود دارد حتماً چالش آلودگی هوا برطرف میشود چرا که اگر آلودگی هوا برطرف شود آلودگی صوتی، حملونقل عمومی و مشکل فرهنگ ترافیک هم برطرف میشود.
وی در بخش دیگر سخنانش در خصوص معارضین پروژه صدر گفت: دکلهای برق 230 کیلوواتی یکی از معارضین تاسیساتی این پروژه بود که در طول 6 ماه با ساخت 6 کیلومتر تونل از قیطریه تا ازگل در مسیر اندرزگو این تأسیسات برق و مخابرات را منتقل کردیم.
قالیباف در خصوص معارضین ملکی پروژه گفت: در طول زمان معارضین این پروژه نیز حل و فصل شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، وی در بخش دیگری سخنان در خصوص ساختهای بزرگراههای دو طبقه گفت: ساخت بزرگراه دو طبقه نیاز به بررسی دارد در حال حاضر ساخت بزرگراه دو طبقه بعثت در جنوب تهران در دستور کار قرار گرفته است و همچنین مسیر بین پلهای فجر تا شهرک قدس (بخشی از بزرگراه همت) نیز در دستور کار است تا بررسی کنیم که میشود در آنجا بزرگراه دو طبقه ساخت یا خیر.
وی در ادامه گفت: یکی از موضوعات مهم در کلانشهر تهران رویکرد توسعه اجتماعی است باید به فرهنگ موجود در شهر توجه کنیم و ارتقای کیفیت زندگی در کلانشهر تهران در اولویت قرار دارد.