مؤسسه واشنگتن عنوان کرد

اوباما تنها از طریق همکاری با کنگره به نتیجه مطلوب در مذاکره با ایران می‌رسد

میهن صنعت : سه تن از کارشناسان برجسته مسائل ایران در یادداشتی بر این عقیده‌اند که اگر دولت اوباما خواهان رسیدن به توافقنامه هسته‌ای پایدار با ایران است، باید در همه مراحل مذاکرات رضایت و همکاری کنگره را جلب کند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، اریک ادلمن، دنیس راس و ری تکیه، سه تن از کارشناسان برجسته ایران، در یادداشت مشترک خود مدعی هستند که اهمیت مسئله هسته‌ای ایران کمتر از مسئله تنش با شوروی سابق در سال‌های جنگ سرد نبوده و تأکید می‌کنند که اوباما باید از الگوی ترومن و نیکسون پیروی کند و همکاری و رضایت کنگره را در تمام مراحل مذاکره با ایران، جلب نماید.

کنترل تسلیحات همواره یکی از عوامل تنش میان کاخ سفید و کنگره بوده است. رئیس جمهور و دیپلمات‌های وی ترجیح می‌دهند تا در خفا به توافق دست یافته و سپس توافق را از موشکافی کنگره که رضایت بسیار کمتری به این کار دارد، دور نگاه دارند. این روش در دولت اوباما برای مذاکره با ایران نیز در پیش گرفته شده است. اما این یک اشتباه است. به رغم دشواری‌ها و تنش‌های میان حزبی، رسیدن به تأیید و توافق کنگره ضروری است که در غیر این صورت هرگونه توافقنامه‌ای متزلزل و اجرای آن دشوار خواهد بود.

دو تن از رؤسای جمهور پیش از اوباما، مسیری را در پیش گرفتند که پیروی و تقلید از آنها شایسته است. هنری ترومن، تمام تلاش خود را کرد تا کانون فعالیت‌های کشور در جنگ سرد را بر توافق و اجماع مستمر داخلی استوار کند. ریچارد نیکسون نیز به نوبه خود معماری مدرنی برای کنترل تسلیحات طراحی کرد و توانست هر دو طرف را بر ضرورت محدود سازی هسته‌ای واقف سازد.

ترومن به این اقدام اعتقاد داشت تا بتواند آمریکا را از انزوا درآورد و برای این کار حزب جمهوری‌خواه مظنون به ارتباطات بین‌المللی را با خود همراه کرد. وی روی قانونگذار بانفوذ جمهوری‌خواهی همچون سناتور آرتور وندنبرگ سرمایه گذاری کرده و توجه بسیاری به نصایح و پیشنهادات او داشت. حتی یک جمهوری خواهد دو‌آتشه همچون جان فاستر دولس در حلقه داخلی دولت ترومن جای داشت و در مسائلی همچون معاهده صلح با ژاپن و ایجاد ناتو ایفای نقش کرد. در نتیجه این اقدامات، برنامه‌های کلیدی همچون ایجاد سازمان ملل و طرح مارشال، از طرف بازیگران متعدد داخلی مورد حمایت قرار گرفت ـ حتی با اینکه جلب حمایت هر دو حزب در آن زمان نیز دشوار بود. لازم به ذکر و یادآوری برای حزب جمهوری‌خواه است که عضویت در سازمان‌های جهانی و ارائه کمک به کشورهای خارجی، زمانی مورد لعن و نفرین بود.

در این برحه، سیاست دولت اوباما در قبال ایران بر یک چنین اجماع ملی استوار نشده است. رئیس جمهور برای تغییر این واقعیت اقدامات بسیاری می‌تواند انجام دهد؛ می‌تواند با نمایندگان کنگره جلسات گفتگوی مفصل تشکیل داده و حتی مقامات جمهوری‌خواه را در هیئت‌های اعزامی آمریکا به گفتگوهای 1+5 با ایران، جای دهد.

هر چند که امروزه نیکسون بیشتر به عنوان فردی شناخته می‌شود که روابط آمریکا با چین را از سر گرفت و به جنگ ویتنام پایان داد، اما وی تلاش بسیار کرد تا مسابقه تسلیحات هسته‌ای که در جنگ سرد اوج گرفته بود، پایان یابد. نیکسون می‌توانست دستاورد بزرگ خود یعنی سالت1 را با جلوگیری از ورود آن به کنگره با استفاده از امتیاز ریاست جمهوری، حفظ کند. بدون شک، قانون کنترل تسلیحات و خلع سلاح سال 1961، تأکید داشت که همه توافقنامه‌هایی که ذخیره تسلیحاتی آمریکا را محدود می‌کند باید مورد تأیید کنگره قرار گیرد. با این حال، سالت1 یک توافقنامه اجرایی (مربوط به ریاست جمهوری) بود و اگر نیکسون می‌خواست، می‌توانست مانع بررسی و مداقه کنگره شود. او به این نتیجه رسید که بهتر است قرارداد را برای اخذ توافق کنگره به این نهاد واگذار کند. این به معنای مذاکره با سناتور هنری جکسون بسیار سرسخت و در نظر گرفتن نگرانی‌های او بود. فرایند، فرایند بسیار پر پیچ و خمی بود اما نتیجه آ» یک قانون عمومی بود که این توافقنامه را در قانون موضوعه وارد کرد.

یکی از مواضعی که باعث می‌شود دولت اوباما بتواند کنگره را با خود همراه کند، ارائه توضیحاتی درباره پیامد‌های عدم تعهد ایران به مفاد قرارداد احتمالی است. با در نظر گرفتن بی‌اعتمادی عمیق کنگره نسبت به رهبران ایران، هرگونه توافق با ایران برای کنگره معتبر خواهد بود در صورتی که دولت نشان دهد طرحی آشکار برای مقابله با عدم پایبندی ایران در اختیار دارد. یک چنین طرحی می‌تواند فراتر از اعمال تحریم‌های شدید پیش رفته و مجوزه کنگره برای استفاده از نیروی نظامی در واکنش به نقض مفاد قرارداد را دربر گیرد. از این معبر، دولت حل و فصل ماجرا را رقم می‌زد در حالی که کنگره هم از استفاده از نیروی نظامی پشتیبانی می‌کند ـ پیامی که ایرانی‌ها به خوبی آن را دریافت خواهند کرد.

از این منظر، کنگره نیز باید بخشی از مسئولیت را برعهده گرفته و بپذیرد که فقط نمی‌تواند نقش منتقد را ایفا کند. با اینکه قانون اساسی در قلمروی امور خارجی به رئیس جمهور برتری داده است، کنگره هم چندان بی امتیاز نیست. در برخی مواقع، کنگره در مورد پرونده‌های مربوط به منع تکثیر تسلیحات، نقشی محوری ایفا کرده است.
به گزارش تسنیم در میان حامیان یک چنین فعالیت قانونی می‌توان به سناتور جوزف آر. بایدن جی‌آر اشاره کرد که در سال 2002، در اقدامی قابل ملاحظه و مورد حمایت هر دو حزب، نامه‌ای را با همکاری سناتور جس هلمز محافظه‌کار تهیه کرد و تأکید نمود که دولت جرج بوش باید توافقنامه هسته‌ای احتمالی با روسیه را به کنگره تسلیم کند. سایه بمب هسته‌ای ایران هم کمتر از این توافقنامه نیست و کنگره باید با همان همت و قدرت بر دعاوی خود در این باره، پافشاری کند.

با ورود مذاکرات ایران و آمریکا به مراحل حساس، واشنگتن باید اجماعی دو جزبی در مورد معیارهای یک توافقنامه قابل قوبل ایجاد کند. یک چنین اجماعی بدون همراهی این دو شاخه حکومتی و تعامل این دو حزب سیاسی، میسر نمی‌شود. این امر محتاج آن است که کاخ سفید چشم انداز کنگره را مد نظر قرار داده و هشدارهای آن را جدی بگیرد. ناکامی در انجام این کار به معنای آن است که هرگونه توافقنامه‌ای که در دوران اوباما منعقد می‌شود، تنها تا زمانی پابرجا خواهد بود که او در دفتر ریاست جمهوری حضور دارد.

لینک کوتاه خبر: https://mihansanat.ir/?p=49630
برچسب‌ها :

دیدگاه شما

0 دیدگاه