بازار خودرو در کما؛ کابوس مشتریان در بیداری
تصور میشد سال گذشته، بدترین دوران در تمام تاریخ مربوط به بازار خودروهای خارجی بوده است اما اوضاع امسال سناریوی بدتری را پیش روی فعالین باز کرده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، تصور میشد سال گذشته، بدترین دوران در تمام تاریخ مربوط به بازار خودروهای خارجی بوده است. ممنوعیت واردات بهدلیل بسته شدن سامانه ثبتسفارش به مدت شش ماه و آن هم بهصورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی از یک سو و رشد ناگهانی ارزش دلار و افزایش شدید قیمت از سوی دیگر امر را بر همه مشتبه کرد که دیگر از این بدتر نمیشود.اما اوضاع امسال سناریوی بدتری را پیش روی فعالین باز کرده است.
به نظر میرسد فضای اخیر بازار خودروهای خارجی و حتی در برخی موارد مدلهای ساخت داخل، شبیه به حال و هوای ابتدای دهه 90 شمسی است. فضایی کدر و تاریک که هیچکس از آینده خبر ندارد. مشتریان، حتی آنها که پول در جیب دارند، میلی برای دست به جیب شدن ندارند. این مسایل نمیتواند چیزی مانند سیاهنمایی یا اغراق رسانهای باشد. داریم درباره یک وضع نابسمان رخوتانگیز صحبت میکنیم. همهچیز در سایه ارتباطات سیاسی و اقتصادی دولت پنهان شده است. یا حداقل اینطور تصور میشود که همهچیز دست دولت است.
نمایندگیهای خالی و نمایشگاههای شلوغ
ناظرین بازار همیشه به روابط پنهانی و سیاهبازی برخی از نمایشگاهداران مطرح با مدیران فروش و یا تصمیمگیران اصلی شرکتهای نماینده اشاره میکردند. پدیدهای که البته هیچگاه نه تایید شد و نه تکذیب. مشارکت انواع و اقسام واسطهها با شرکتهای نماینده در تامین سرمایه برای واردات خودرو و سهمخواهی بعد از آن همیشه یکی از دلایل بر هم خوردن توازن بازار و شرکت بوده است. این روزها در حالیکه وضع فروش نمایندگیهای رسمی چندان چنگی به دل نمیزند، به نمایشگاهداران خیلی بد نمیگذرد. خودرویی که در نمایندگی نیست و برنامهای برای تامین آن «فعلاً» وجود ندارد، بهطرزی عجیب و اتفاقی در نمایشگاههای معتبر «فعلاً» موجود است و البته با قیمتی بسیار متفاوت از نرخ شرکتی.
افزایش قیمت بیوقفه
از ابتدای زمستان سال گذشته، روند رو به رشد قیمت برخی از خودروهای وارداتی استارت خورد. بعضی مدلها یکشبه و برخی دیگر یک هفتهای چیزی حدود 10درصد گرانتر شدند. اما داستان این رشد قیمت برای اغلب مدلها، داستانی تمامنشدنی است. در شرایطی که نظارت حداقلی هم دیده نمیشود، شرکتهای نماینده برندهای خارجی روز به روز با انتشار بخشنامههای جدید، لیست قیمتهای فروش را به سمع و نظر مشتریان خود میرسانند. چه بهانهای بهتر از افزایش قیمت دلار و نابسامانی ارزی (که البته دولت هرگز به آن باور ندارد) برای فعالین که طی آن بتوانند مدلهای خود را با چهرهای معصومانه گرانتر کنند؟
در انتظار داخلیسازی
روزی نیست که خبر ورود یک برند چینی از سوی شرکتهای بی نام و نشان به گوش نرسد. شرکتهایی که گاه در سابقه کاری خود هیچ رکوردی از فعالیت خودرویی نداشتهاند. معامله شیرین با چینیها، هر بازرگانی را شاد از پکن و شانگهای بازمیگرداند. حالا چشمبادامیها حسابی زرنگ شدهاند. آنها دیگر فهمیدهاند که عرصه فعالیتشان در دنیای وارداتیها رو به تنگ شدن است. ولی به این راحتیها دم به تله تولید و سرمایهگذاری نیز نمیدهند. ابتدا با یک توافق اولیه و نشان دادن رضایت در بحث CKD و آرام کردن طرف ایرانی، قول میگیرند که طی یکی دو سال اول همکاری در زمینه واردات باشد و بعد از آن تولید و کارخانه را استارت میزنند. شرکت ایرانی بعد از دریافت مدارک و اخذ گواهی فعالیت، نام برند متبوع چینیاش را در بوق و کرنا میکند. چندی بعد یکی دو مدل بهصورت گذر موقت وارد و بهاصطلاح رونمایی میکند. ماجرا با ارسال اولین حواله پیشپرداخت رنگ و بوی دیگری به خود میگیرند. چینیها که از ابتدا نسبت به تولید در داخل متعهد شده بودند، بهانهگیری میکنند و با استهلاک اعصاب طرف ایرانی، همهچیز را به محاق میکشانند.
عوارض جانبی نسخه ترامپ
اوایل هفته پیش بود که تصمیم رئیسجمهور آمریکا مبنی بر خروج این کشور از توافق اتمی ایران موسوم به برجام، خبرساز شد. این تنها نمیتواد یک رویکرد سیاسی باشد. بارها شاید آن بودهایم که تحریمهای یکطرفه و خصمانه ایالات متحده چه تاثیرات منفی بر بازار اقتصاد ایران گذاشته است. اگرچه هنوز ترامپ دستورات جدیدی درباره تحریمها بهویژه روی صنعت خودروسازی اعمال نکرده ولی حالا هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده، پای برخی از خارجیها که در بازار آمریکای شمالی سهم قابل توجهی دارند، لرزیده است. ما پیشتر تجربه تلخ خداحافظی ناگهانی پژو و نیسان را داشتهایم. دو شرکتی که این روزها از آنها به اسم میوههای برجامی یاد میشوند. به این فرانسوی و آن ژاپنی، باید رنو، فولکسواگن و هیوندای را نیز اضافه کرد. با اینکه هنوز نمایندگان این شرکتها اظهارنظری درباره خروج از ایران نکردهاند ولی این انتظار کشنده که آیا آنها میمانند یا میروند، هرگز نمیتواند حرکت حرفهای و در قامت مدیران ارشد یک کشور باشد. حتی تصورش هم سخت است که در این بلبشو چه بلایی بر سر فکر و ذهن مشتری ایرانی میآید. کسی که نه میداند چه چیزی در حال رخ دادن است و نه ایدهای درباره فردایش دارد.
انتهای پیام/