ناگفتههای صنعت پتروشیمی در مواجهه با تحریم/ برای انتقال پول سراغ شیوه اروپایی رفتیم
میهن صنعت : مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی ناگفتههایی از تاثیر تحریمها بر تجارت محصولات پتروشیمی ایران و شیوههای مقابله با این تحریمها را تشریح کرد و درباره حیله خریداران خارجی برای ایجاد رقابت منفی در میان تولیدکنندگان پتروشیمی ایرانی و اثر تحریم بر
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، یکی از بندهای توافقنامه ژنو تعلیق تحریمهای پتروشیمی ایران بود. اگرچه با گذشت بیش از 3 هفته از این توافقنامه هنوز کسی به درستی نمیداند که این تعلیق تحریم تنها شامل فروش محصولات پتروشیمی ایران است یا مواردی چون بازگرداندن پول محصولات صادراتی، خرید ماشینآلات و کاتالیستها، حمل و نقل، بیمه، سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی ایران و لغو تحریم شرکتهای فعال در صنعت و تجارت محصولات پتروشیمی را نیز شامل میشود یا نه.
در واقع، تحریم فروش محصولات پتروشیمی که در رسانههای غربی به عنوان محور تعلیق تحریمهای پتروشیمی مورد تاکید قرار میگیرد، آخرین تحریمی است که علیه صنعت پتروشیمی ایران در بهار 92 وضع شده است و محور آن نیز صادرات محصولات شرکتهای عضو هلدینگ خلیجفارس بوده است. صادرات محصولات این هلدینگ عظیم که در صورت ورود کامل به بورس بزرگترین شرکت بورسی محسوب میشود، به صورت سنتی در اختیار شرکت بازرگانی پتروشیمی PCC قرار دارد.
شرکت بازرگانی پتروشیمی تا پیش از خصوصی سازی صادرات همه محصولات پتروشیمی ایران را برعهده داشت و به نوعی تنها برند بزرگ و معتبر ایرانی در بازار تجارت جهانی بود، اما پس از خصوصیسازی و واگذاری شرکتهای پتروشیمی، بنا به گفته مصطفی طهرانی صفا مدیر عامل PCC در حال حاضر 15 گروه و شرکت فعال در تجارت محصولات پتروشیمی ایرانی حضور دارند. با این حال در حال حاضر هنوز هم تجارت نزدیک به 60 درصد از محصولات پتروشیمی ایران به دست شرکت بازرگانی پتروشیمی انجام میشود و این شرکت هنوز بازیگر اصلی این بازار محسوب میشود.
برای داشتن تصویر دقیقی از تاثیر تحریمها بر صنعت پتروشیمی ایران و به خصوص بر تجارت و صادرات این محصولات و همچنین شیوههای مقابله با تحریمها با طهرانی صفا به گفتوگو نشستیم.
وی در این گفتوگو ناگفتههای جالبی از تاثیر تحریمهای غرب علیه صنعت و تجارت محصولات پتروشیمی و شیوههای مقابله با این تحریمها بیان کرده است.
بخش اول گفتوگوی 2 ساعته فارس با مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی پیش روی شماست.
*نقاط ضعف پتروشیمی ایران در برابر تحریمها
*رشد همزمان مکانیزمهای مرتبط با صنعت پتروشیمی میتوانست جلوی تاثیر تحریم را بگیرد
*مصرفکننده محصولات پتروشیمی به اندازه تولیدکننده از تحریم متضرر میشود
*در صادرات محصولات خشک و پلیمرها هیچ زمانی به مشکل نخوردیم
فارس: یکی از بندهای توافقنامه اخیر ژنو تعلیق تحریمهای پتروشیمی بود. اصلیترین بخش این تحریم هم مسأله فروش محصولات بود که آن هم اغلب علیه پتروشیمیهایی اعمال شده بود که سهام دولتی دارند، یعنی پتروشیمیهای هلدینگ خیلج فارس که تجارت محصولات آنها نیز برعهده بازرگانی پتروشیمی (PCC) است. اعمال تحریمها چقدر در کار تجارت محصولات تاثیر داشت و تعلیق آنها چه کمکی به روانتر شدن تجارت این محصولات و افزایش درآمدهای کشور خواهد کرد؟
طهرانی صفا: شرکت بازرگانی پتروشیمی در سال 89 در لیست اوفک (OFAC) به عنوان یک شرکت تحریمی قرار گرفت. از آن زمان با توجه به اینکه بازرگانی تناژ قابل توجهی از محصولات صادراتی پتروشیمی را در اختیار داشت و هنوز بخشهای خصوصی جدید مکانیزمهای صادراتی خود را طراحی نکرده بودند، چیزی نزدیک به 14 میلیون تن حجم محصولات صادراتی پتروشیمی اعم از محصولات پتروشیمیهای عضو هلدینگ یا پتروشیمیهای واگذار شده در اختیار PCC بود.
طبعا زمانی که شما در ریلی قرار گرفتید که آن ریل منظم، قاعدهمند و قانونمند بود، چه در زمینه پرداختها و چه در زمینه خریداران، محدودیتها نوع رفتارها و قواعد را تغییر میدهد.
اجازه بدهید مثالی بزنم. پرداختهای پتروشیمی برای حجمی که اشاره کردم یعنی 14 میلیون تن حدود 10 میلیارد دلار است. همه این پرداختها آن زمان از طریق اعتبارات اسنادی انجام میشد. به غیر از آن خریداران ما بیشتر از مناطق خاور دور، چین، جنوب شرقی آسیا، اروپای غربی و خاورمیانه بودهاند.
اعمال تحریم مانند جنگ میماند. گویی که میکروبی وارد بدن شده و باید مجموعه ارگانهای بدن نسبت به آن واکنش نشان دهند.
طبعا این 18 میلیون تن و 10 میلیارد دلار باید مدیریت میشد. مکانیزمهای کنترلی ما انتقال پول بود که دیگر چیزی به نام اعتبارات اسنادی را در اختیار نداشتیم. خریداران ما طبعا کاهش مییافتند و باید خریداران جدید را شناسایی و بازاریابی میکردیم. کار با شرکتهایی که سالها با شما کار کردهاند و شرکتهای جدید قطعا تلورانسهای مختص به خود را خواه، ناخواه دارد.
باید بفهمید نقاط قوت و ضعف این شرکتها چیست و نهایتا شرکتهایی خوشنام یا بدنام هستند. پس زمینههای بازار و شناسایی آن را باید به عنوان یکی از هزینههای جدید تلقی کنیم.
در عین حال وقتی تعداد مشتریهای شما کاهش مییابد، قدرت چانهزنی نیز کم میشود. این موارد نقاط ضعف ما در برابر تحریم بود که باید در یک دوره زمانی فکری برای آن میکردیم.
پتروشیمی رشد سریعی در صنعت کشور داشته است چنانکه از 700 هزار تن محصول از سال 80 جهشی سریعی تا 30 میلیون تن را آغاز کرد و اخیرا تا 50 میلیون تن نیز با توجه به مبادلات بین مجتمعی رسیده است. اما مکانیزمها و بقیه ساختارهای مرتبط متناسب با این رشد شکل نگرفتهاند. یعنی به عنوان مثال شرکتهای حمل و نقل کالا و لجستیک ما به این نسبت شکل نگرفت. در مورد پوششهای بیمهای و بانکی نیز همین مشکل وجود دارد.
اگر ما همزمان با رشد تولید، در این بخشها نیز رشد میکردیم، در تحریم به مشکل نمیخوردیم، چنانکه در زمان جنگ وقتی مشکل گندم پیش آمد کشتیرانی خود را به ناوگان حمل و نقل تجهیز کرد.
ما برای کشتیهای حملکننده گاز و مواد شیمیایی gas carrier و Chemical Carrier تجهیز نشده بودیم، به همین دلیل در سالهای 88، 89 و 90 ما هیچ مشکلی در صادرات محصولات پلیمری نداشتیم و این محصولات روی زمین نمیماند اما در صادرات محصولات گازی و شیمیایی مشکل داشتیم.
مجهز شدن به این ناوگان زمان میبرد و اگر ما قبلا و به موقع تجهیز شده بودیم آثار تحریم اینجا نیز کمتر میشد. در عین حال باید در سبد خریداران مدیریت بهتری اعمال میکردیم و تنوع آن را بیشتر میکردیم. در بحثهایی مانند بانک و بیمه و امثال آن هم توازن وجود ندارد.
از اوایل 91 این حلقه تا حدودی تنگتر شد. با تنگتر شدن این حلقه مکانیزمهای پرداخت باید تغییر میکرد. البته ما این کار را کردیم و طبعا هزینههای آن را نیز پرداختهایم. بر این اساس صادرات ادامه یافت و کالا به دست مشتریان ما رسید.
باید تاکید کنم که ادامه تحریمها و این وضعیت به صورت دو طرفه ضرر میزند. یعنی هم مصرفکننده متحمل هزینههای اضافه میشود و هم صادرکننده. محصولی که به یک کارخانه میرود، کارخانه با این محصول تطبیق پیدا میکند و دستگاههای آن مطابق این محصول برنامهریزی و تطابق یافتهاند و تغییر آن برای کارخانه ریسک ایجاد میکند.
در صنعت پتروشیمی احداث واحدها زمانبر است و احداث یک واحد لااقل در شرایط عادی 5 سال زمان میبرد. در این حوزه هم صنعت پتروشیمی با نفت متفاوت است و جایگزین شدن و تطابق با شرایط جدید اثر خود را در بازار و قیمتها میگذارد.
در اینجا تولیدکننده و مصرفکننده درباره تحریم هم موضع میشوند و هر دو متضرر میشوند. مصرفکنندههای آن زمان ما نیز بیشتر کشورهای اروپایی و ژاپن و کره جنوبی بودند.
*13 درصد از محصولات پتروشیمی ایران به اروپا میرفت
*به سراغ مصرفکنندگان نهایی رفتیم
*ایتالیاییها دنبال راهی برای واردات محصولات پتروشیمی ایرانی میگشتند
*بسیاری از کشورهای پیشرفته در شرایط تحریم شدید صنعتی شدند
فارس: قبل از اعمال تحریمها چند درصد محصولات پتروشیمی به اروپا صادر میشد؟
طهرانیصفا: قبل از اعمال تحریمها 13 درصد محصولات پتروشیمی را به اروپا صادر میکردیم و اروپا بازار مصرف محصولات پتروشیمی ایران بود، چرا که تولید محصولات با پایه نفتا برای آنها بسیار گران تمام میشد و وارد کردن این محصولات از ایران و کشورهای خاورمیانه مزیت اقتصادی آنها محسوب میشد.
در مورد فروش محصولات پتروشیمی باید دقت کنیم که 70 درصد از محصولات به صورت قراردادهای طولانی مدت و بقیه به صورت SPOT یا تک محموله معامله میشود. وقتی ریل فروش تغییر مسیر داد، زیرساختها سازگار نشده بود و به صورت یک شوک وارد این صنعت شد. نمیتوان گفت این شوک تأثیر نگذاشت کما اینکه هم بر ما و هم بر خریداران تاثیر گذاشت.
وقتی خریدار واحد تولیدی خود را بر اساس محصولات شما احداث کرده و سپس بفهمد که تا 4 یا 5 سال آینده نمیتواند از شما محصول بگیرد، به سراغ رقبای شما در عربستان و قطر خواهد رفت.
فارس: طبعا شما هم باید به دنبال بازارهای جدید میرفتید؟
طهرانی صفا: بله. ما باید به دنبال بازارهای جدید میرفتیم. در مورد این بازارها باید تاکید کنم که شاید ما در بازاریابی جدید متحمل هزینههایی شویم اما ظرفیتهایی جدیدی نیز در این بازارها پیدا میشود، اول اینکه شما در اثر محدودیتها به سراغ مصرفکنندگان نهایی محصولات میروید.
دوم اینکه تلاش میکنید به کشورهایی نزدیک شوید که امنیت خاطر بیشتری برای شما ایجاد میکند و بازار را با استفاده از آنها تنظیم میکنید. ما الان در کشورهای خاوردور جای پای خوبی پیدا کردیم و بالای 50 درصد سهم بازار صادراتی ما را تشکیل می دهد، ضمن آنکه 13 درصد سهم بازار اروپای ما به سهم بازارهای چین و بقیه کشورهای آن منطقه افزوده شده است.
این محصولات یا به کالای نهایی تبدیل میشد یا به کشورهای دیگر صادرات مجدد میشد. مثلا متانول ما به هند صادر میشد و از آنجا به یکی از کشورهای تحریمکننده میرفت. طبعا شرکت فعال در کشور تحریمکننده از این افزایش قیمت متضرر میشود. ایتالیا واردکننده عمده کاستیک سودای ایران بود و با فرانسه رقابت شدیدی در تولید محصولات ناشی از این کالا داشت. خود ایتالیاییها به دنبال یافتن راهکاری برای ادامه واردات این محصول بودند.
در جهان تجارت دعوا معنا ندارد. مقابله در این جهان تعریف نشده است. باید برای قیمت، پرداخت بها، دریافت کالا و کلا مبادلات در این حوزه امنیت وجود داشته باشد. این موارد هم به فضای سیاسی حاکم بر اقتصاد باز میگردد. هر قدر سایه سیاست سنگینتر شود مشکلات بیشتری ایجاد میشود. سیاسیون باید جلو بروند و مسیر را برای اقتصاد باز کنند.
یا در زمینههای تولید و صنعت اتفاقات زیادی افتاده است که میتوان گفت در اثر تحریمها بوده است. وقتی شما ناچار باشید به دنبال تولید قطعات موردنیاز خود خواهید رفت، چنانکه ما یکی از این قطعات را چندین بار در یکی از واحدها تست کردیم و شکست خوردیم تا اینکه موفق شدیم.
به این نکته نیز باید اشاره کنم بسیاری از کشورهایی که صنعتی شدند مانند آلمان یا ژاپن در شرایط تحریم شدید صنعتی شدند. این شیوه شاید در دهههای 50 و 60 قابل اجرا بود اما امروز دنیا، دنیای دیگری است و اغلب آموختهاند که تعامل کنند تا دو طرفه زیان نکنند.
تصور میکنم بخش اقتصادی کشور بتواند از این فضای جدید استفاده کنند و از این تفرقی که در کشور و به خصوص صنعت پتروشیمی وجود دارد به وحدت برسند. کما اینکه صنعت پتروشیمی پس از خصوصیسازی دچار تفرق بسیار شدیدی شد.
*15 شرکت و گروه در تجارت محصولات پتروشیمی فعالیت میکنند
*حیله خریداران خارجی برای ایجاد رقابت منفی در میان تولیدکنندگان پتروشیمی
*کالای عرضه شده در بورس سر از بازارهای صادراتی در میآورد
*تحریم، صادرکنندگان را دور میز منافع مشترک جمع کرد
فارس: منظورتان به شکل دقیق از تفرق چیست؟ چطور و چرا باید به وحدت برسند؟
طهرانی صفا: بعد از خصوصیسازی شرکتها و گروهها تقسیم شدند. اینها تا تاریخی همه تابع شرکت ملی پتروشیمی بودند و در چارچوبی عمل میکردند. هم قیمت آنها کنترل میشد و هم نحوه پرداخت و تحویل کالا و امثال آن. لذا مشتری محصولات ایرانی میدانست که با چه چیزی مواجه است. الان خریدار نه با یک رویه که با چند رویه و گروه مواجه است.
فارس: میدانید الان خریداران با چند رویه و چند گروه تأثیرگذار ایرانی در تجارت محصولات پتروشیمی مواجه هستند؟
طهرانیصفا: تصور میکنم 6 یا 7 هلدینگ الان در ایران وجود دارد و تعدادی نیز شرکتهای تک وجود دارد که در مجموع تعداد آنها به 14 یا 15 فعال مؤثر در بازار بالغ میشود.
وقتی این فعالان در کنار هم بنشینند لااقل میتوانند یک تشریک مساعی داشته باشند، اما الان هر کس برای خودش در بازار فعالیت میکند. اخیرا مدیر یک شرکت خریدار نزد من آمده بود که با PCC هم مراوده کاری زیادی دارد و 15 سال است با بازرگانی کار میکند. ایشان به این نتیجه رسیده بود که برای ادامه کار باید با مجتمع تولیدکننده محصول رابطه برقرار کند.
فارس: چرا خریدار به این نتیجه رسیده بود که مستقیما وارد معامله با شرکتهای تولیدکننده شود؟
طهرانی صفا: دیده بود که در بازرگانی پتروشیمی بازار جهانی به دقت رصد میشود و کارشناسان شرکت به همه مسائل بازار مسلط هستند و حتی تا کنار کارخانه مصرفکننده نیز پیش رفته و فعالیت آن را رصد میکند و نمیتوانند با این شرکت بازی کند.
ایشان یک قیمت خرید 250 دلاری برای هر تن به ما داد اما به مجتمع تولیدکننده قیمت خرید 280 دلاری ارائه کرد. مدیرعامل مجتمع تولیدکننده هم میتواند این قیمت را پیش سهامداران عمده ببرد و بگوید من چه قدر هنرمندم که با این قیمت قرارداد بستم.
از سوی دیگر هم میگوید نگفتم بازرگانی پتروشیمی صداقت ندارد و با محصولات ما هزار کار میکند؟ این شبهه عامل نفاق و بیاعتمادی میشود. خریدار در واقع در حال هزینه کردن برای خریدهای آینده خود است و بعد از یکی دو حرکت مشابه سر نقطه اصلی میرود و به جای خود باز میگردد.
متاسفانه موارد ناهنجاری سازمان یافته در بازار این محصولات زیاد است و میبینید کالایی که در بورس کالا عرضه شده سر از بازارهای صادراتی در میآورد.
فارس:تحریمها کمک نکرد که از این تفرق تا حدی کاسته شود؟ چون به هرحال شرکتهایی مانند PCC تجربه بیشتری در بازار و سازمان فروش منسجمتری در اختیار دارند.
طهرانیصفا: چرا. این اتفاق افتاد. یعنی بخشی از کاری که دوباره به سمت ما بازگشت و به ما محول شد به دلیل همین مساله بود. افرادی نمیتوانستند در بازار جهانی مبادله کنند و ما هم با روی باز از آنها استقبال کردیم تا بتوانیم اعتمادشان را جلب کنیم. تحریم در این مسئله کمک زیادی کرد. یعنی حداقل همه دور یک میز جمع شدند و تلاش کردند متفقا کاری انجام دهند.
*برای پلیمرها بعد از تحریم تقاضا داشتیم اما محصول نداشتیم
*خریداران ما از 350 به 150 شرکت کاهش یافت
*ناوگان دریایی حمل مایعات اصلا در اختیار نداشتیم
*اطلاعات کشتیها توسط خیلیها لو میرود
فارس: برآوردی وجود دارد که نشان دهد تحریم چند درصد روی فروش محصولات توسط PCC تاثیر گذاشت یا چند درصد روی انتقال پول محصولات تأثیر گذاشت؟
طهرانی صفا: برخی از پلیمری ها در اروپا تحریم شده بودند به همین دلیل در بازارهای خاور دور به سرعت جایگزین شدند. بازارهای اطراف ایران هم بازارهای خوبی بود. ضمن آنکه پتانسیلهای خوبی نیز درباره فروش داخل پلیمرها برای ساخت محصولات نهایی وجود داشت.
به طور کلی ما در مورد پلیمرها هیچ مشکلی نداشتیم. یعنی متقاضی خرید داشتیم، اما کالایی نداشتیم که به آنها بدهیم. البته از نظر چانهزنی دست ما از قبل بستهتر بود، چنانکه خریداران ما از 350 شرکت به 150 شرکت کاهش یافت.
اما در کلیت ماجرا در فروش محصولات جامد و پلیمری مشکل چندانی نداشتیم. ممکن است خود واحدهای تولیدکننده به دلیل کمبود خوراک یا کمبود کاتالیستها با کاهش تولید مواجه بودهاند اما در فروش محصولات آنها مشکلی نداشتهایم.
اما در ابتدای کار در مورد گازها و مایعات و LPG و امثال آنها مشکلاتی داشتهایم. ما اصلا ناوگان حمل مایعات نداشتیم و همه محصولات مایع به صورت FOB به فروش میرسید در حالی که پلیمرها را به صورت CFR در مقصد تحویل میدادیم.
ما باید به سرعت خودمان را برای در اختیار گرفتن لجستیک محصولات مایع آماده میکردیم، عمدتا شرکتهای حمل کننده میعانات گازی و LPG متعلق به شرکتهای اروپایی بود. یعنی دو سوم از کل حملکنندهها متعلق به اروپاییها و یک سوم مربوط به کرهایها و ژاپنیها و دیگران بود. چینیها هم اساسا از این نوع کشتی در اختیار نداشتند.
ما مسیر را به سمت تامین کشتی از راههای مختلف بردیم اما در نیمه دوم سال گذشته شاید بدترین وضعیت را داشتیم.
فارس: مشکل اصلی هم بحث لجستیک و ناوگان حمل و نقل دریایی بود؟
طهرانی صفا: بله. مشکل کشتی بود، اما به شیوههای مختلف محصولات را حمل کردیم. میدانید که کشتیها ثبت و رصد میشوند و اطلاعات آنها توسط خیلیها لو میرفت، اما از اوایل سال جاری وضعیت ما بسیار خوب شد، چنانکه در حال حاضر مثلا تولید LPG پتروشیمی پارس 90 تا 95 درصد است در حالی که زمانی به 50 درصد و 40 درصد ظرفیت تولید رسیده بودیم. تولید بندر امام هم روی 70 درصد است و کامل نشدن ظرفیت آن نیز مربوط به کمبود خوراک است. بالاخره در سختیها افراد و مجموعهها آبدیده میشوند.
فارس: شما ناوگان حمل مایعات خریداری کردید یا به شکل دیگری مشکل را برطرف کردید؟
طهرانی صفا: ما در بحث اجارههای بلند مدت شناورها به جای اجاره تک محمولهها وارد شدیم. در تحریمها بحث محدودیت خرید کشتی نیز وجود دارد و ما برای خریدن کشتیهایی که مدت زیادی از عمر مفید آن باقی مانده باشد مشکل داریم اما به دنبال تجهیز ناوگان هستیم.
*به سراغ شیوه اروپاییها برای انتقال پول رفتیم
*اصلا پول بلوکه شده در خارج از کشور نداریم
*هزینه صادرات در دوره تحریم افزایش یافت
*با تحریم کنار آمدیم و به تدریج آن را مدیریت کردیم
فارس: با مشکل تحریمهای بانکی و بازگرداندن پول محصولات صادراتی به کشور چه کردید؟
طهرانی صفا: تحریم باعث رو آوردن ما به شیوههای جدید شد. قبلا از مکانیزم اعتبارات اسنادی استفاده میکردیم که عملا متوقف شد.
البته در دنیا خرید و فروش محصولات پتروشیمی با این مکانیزم انجام نمیشود. مثلا در اروپا شرکتها خریداران طلایی را میشناسند و صورت حساب را برای آنها ارسال میکنند. استفاده از این شیوه بوروکراسی و هزینهها را کاهش میدهد.
وقتی شما به خریدار نهایی دسترسی پیدا میکنید میتوانید چنین تعاملی برقرار کنید. البته ممکن است یک مشتری به تعهداتش عمل نکند.
اجازه بدهید مثالی بزنم، در مترو فرانسه مانند ایران گیت دریافت بلیط گذاشتهاند. یعنی هزینه کردهاند و یک سیستم کنترلی در همه ورودیهای مترو گذاشتهاند. این گیتها نیز نیاز به تعمیر و نگهداری دارند.
اما در آلمان اصلاً چنین گیتهایی وجود ندارد این مسئله هم بعد فرهنگی و آموزشی دارد و هم اینکه برای ایجاد گیت هزینه نکردند و در مقابل بازرسیهای رندوم دارند و بازرسها به صورت اتفاقی در مقابل یک ورودی بلیطها را چک میکنند. اگر بلیط نداشته باشید همانجا شما را 40 یورو جریمه میکنند.
آلمانیها متوجه شدهاند که هزینه این کار کمتر از شیوه فرانسویها است. در بحث پرداختها هم چنین چیزی صادق است. در این سیستم به صورت عمومی هزینهها کم میشود و ممکن است در جایی هم هزینههای اضافه دارد اما در مجموع اگر خریدار حقیقی را بیابید هزینههای شما کاهش مییابد.
فارس: بازرگانی پتروشیمی با مشکل باقی ماندن پول در خارج از کشور مواجه است؟
طهرانی صفا: به هیچ وجه ما در حال حاضر اصلاً چیزی به عنوان پول بلوکه شده نداریم اما مشتریانی وجود دارند که به ما بدهکارند یا در موارد اندکی در دعوای حقوقی در این باره هستیم. البته هزینه صادرات در دوره تحریم افزایش داشت و در بعضی موارد هزینه صادرات یک محصول به 30 یا 40درصد قیمت آن هم بالغ شد. به دلیل افزایش هزینههای حمل و نقل و بازاریابی و نقل و انتقال پول.
فارس: این مربوط به چه دورهای است؟
طهرانی صفا: این مورد شاید مربوط به یکسال و نیم پیش باشد.
فارس: امسال سالی بود که فروش محصولات وابسته به هلدینگ خلیج فارس وارد تحریم شد. تحریمی که در سال جاری علیه فروش محصولات هلدینگ وضع شد مؤثرتر بود یا تحریمهای سابق؟
طهرانی صفا: به مرور تحریمها مدیریت شد. مانند یک بیماری که در طول زمان آن را مدیریت میکنید. این تحریم مانند جنگ حملهای بود که آمادگی قبلی برای آن ایجاد نشده است و اصلاً تصور نمیشد که این اتفاق بیفتد.
ما چه باید میکردیم؟ چطور باید برای انتقال پول اعتماد میکردیم و آن هم در شرایطی که 20 سال شیوه ما این بود که گارانتی بگیریم و از طریق اعتبارات اسنادی پول را منتقل کنیم؟ ابتدای ماجرا این بود. به مرور این سازوکار جا افتاد، بهتر شد و روی ریل قرار گرفت.
اجازه بدهید مثالی بزنم. در دوره جنگ، غروب که میشد همه منتظر صدای آژیر بودند تا به پناهگاه بروند. این مسئله تبدیل به قسمتی از زندگی مردم و یک عادت شده بود. اگر آژیر دیر میشد شاید مردم آشفته میشدند. یا شام را زودتر میل میکردند که به خاموشی نخورند.
این در زندگی مردم عادی شده بود. در داستان تحریمها هم جدای از آنکه اساس آن بد است همانگونه که اساس جنگ بد است، این موارد تبدیل به یک عادت برای ما شده است.
الان در دنیا به سمت برداشتن مرزها میروند. یعنی اگر ویزا باشد محدودیت است.
زمان برچیده شدن دیوار برلین تصادفاً بنده به همراه هیئتی در آلمان شرقی بودم. در برلین شرقی، آلمانیها انتظار میکشیدند با ماشینهای لادای خودشان از دیوار عبور کنند و به برلین غربی بروند و ببینند آن سوی دیوار چه خبر است.
آنها میرفتند آن طرف و ارزش پولشان هم یک هشتم طرف آلمان غربی بود. پولشان به سرعت ته میکشید و برمیگشتند سر جای خودشان. در جریان انقلاب ما هم همین اتفاق افتاد و آن احساس محدودیت شدید مردم را از جا کند.
فارس
گفتوگو از علی فروزنده